سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هیچ مسلمانی، پس از بهره اسلام آوردن، بهره ای همچون برادری خدایی به دست نیاورده است . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :24
بازدید دیروز :15
کل بازدید :368443
تعداد کل یاداشته ها : 205
103/2/25
11:51 ع

   یابنی انت مقتول

آیة الله مدنی می گفتند "هم توی سیادتم شک کرده بودم هم می خواستم بدونم شهید میشم یانه"

یک شب امام حسین   )علیه السلام)را خواب دیدم . آقا دست به سرم کشید وفرمود : یابنی انت مقتول پسرم توشهید می شوی .

فهمیدم هم سیدم هم شهید میشم...[1]

 



[1] ویژه نامه بیستمین سالگرد شهادت آیة الله مدنی/نشریه جاودانه ها کنگره سرداران همدان،شماره 7،شهریور 1380،ص12


  
  
میرزا جوادآقا تهرانی(ره) و شهیدبرونسی 
اندیشه  - تابناک نوشت:

مرحوم علامه میرزا جواد آقا تهرانی(ره) به منطقه والفجر مقدماتی آمده بودند، ولی به دلیل تواضع زیادشان امام جماعت نمی‌شدند. ایشان به ما می‌فرمود: شما از من جلوتر هستید. 

 شهیدبرونسیمیرزاجوادآقاتهرانی

یک شب به تیپ امام جواد (علیه السلام) آمد و سخنرانی کرد. پس از آن موقع نماز بود، اما قبول نمی‌کردند بروند جلو و امام جماعت باشند. شهید برونسی گفت: آقا! بفرمایید جلو و امام باشید.
علامه گفت: شما دستور می‌دهی؟

آقای برونسی گفت: من کوچکتر از آنم که دستور بدهم، ولی خواهش می‌کنم.

 علامه گفت: نه پس خواهش را نمی‌پذیرم.

بچه‌ها گفتند: خوب آقای برونسی! مصلحتا بگویید دستور می‌دهم تا بپذیرند. ما آرزو داریم پشت این عارف بزرگ نماز بخوانیم.

شهید برونسی هم، همین کار را کرد و علامه در جواب فرمود: چشم فرمانده عزیز!

بعد از نماز، علامه حال عجیبی داشت شهید برونسی را کنار کشیده بود و اشک می‌ریخت، می‌گفت دوست عزیزم، جواد (علامه میرزا جواد آقا تهرانی) را فراموش نکنی و حتما مرا شفاعت کن.

التماس دعا


90/2/27::: 8:26 ع
نظر()
  
  

رویت از دیدگاه متکلمان اسلامی

متکلمین درمورد رویت خداوند،هفت دیدگاه مهم ارائه نمودند توضیح این اقوال به شرح ذیل است :

اول: دیدگاه شیخ طوسی

شیخ الطائفه مانند دیگر متکلمان امامیه بر این باور است که رویت خداوند با چشم مادی غیر ممکن است:شیعه برخلاف بسیاری از فرق اسلامی،روایت را فدای درایت و درایت را فدای روایت نکرده است بلکه با استفاده از قرآن و گفتار معصومین و با کمک فلسفه مسئله رویت را حل کرده و معتقد است رویت خداوند از راه قلب امکان‌پذیر است. «رأی قلبی ربی» قلبم پروردگارم رادید.[1]شیخ طوسی براساس نظر شیعه، دیدن خداوند را با چشم مادی محال دانسته و می‌فرماید: درباره خداوند رویت بصری جایز نیست زیرا از شرائط صحت دیدن، مقابل بودن رائی و بیننده با مرئی و شیء دیدنی و یا محل آن است پس تا چیزی در برابر چشم انسان قرار نگیرد دیده نمی‌شود.اگر مرئی ، جسم باشد باید،خود آن و اگر رنگ باشد، باید محل آن،مقابل رائی باشد، چرا که جسم، جوهر و متکی به خود است، پس به محل و موضوع نیاز ندارد و رنگ، عرض وابسته به جا و موضوع است و به محل نیاز دارد. اگر شی در حکم مقابل باشد باز رویت می‌شود. یعنی چیزی را غیرمستقیم بوسیله آینه و یا به وسیله دیگری، از پشت سر ببینیم که هیچکدام از این مسائل و احکام درباره خداوند صادق نیست! زیرا او جسم و جسمانی نیست.[2]و جسم به این شرط دیده می‌شود که نور چشم در آن نفوذ نکند. بنابراین ماده کثیف و غیر شفاف دارای وضع «قابل اشاره حسی» و جهت قابل رویت است.[3]

بدین جهت آب زلال و شیشه دیده نمی‌شود. بنابراین آنان که معتقد به رویت بصری باری تعالی هستند او را مماثل و مانند اجسام می‌دانند علاوه بر آن شرائط لازم است  بین رائی و مرئی چیز شفافی، مانند هوا  یا  اثر  وجود داشته باشد تا رویت صورت پذیرد.[4]و مرئی زیاد بزرگ و کوچک نباشد، و نیز باید نه خیلی به  چشم نزدیک باشدو نه دور[5]بر همین اساس انسان  چشم خود را به طور مستقیم نمی تواند ببیند زیرا از همه چیز نزدیک تر به چشم، خودآن است  افزون  بر آن،ماده  وقتی قابل رویت است که  دارای رنگ و نور مناسب باشد پس جسم به دلیل جسمانیت نیست  که قابل دیدار است همچنین سلامت حس توجه حاسه و عدم حائل بین رائی ومرِئی ازشرایط رویت است.

دوم: دیدگاه ملامحسن کاشانی

ایشان به ذکر روایات مسأله می پردازد و  می گوید: رویتی که نسبت  به خدای بزرگ ناممکن است رویت با چشم است و اما رویت با دل نسبت  به خداوندممتنع نیست وآیات و اخباری که برامکان و جواز رویت دلالت دارند بر همین معنی             حمل[6]میشوددلیل این مطلب روایات زیراست:

درکتاب "توحید"به سندحسن ازمرازم روایت کرده که می فرمود: رسولخدا(صلی الله علیه واله) پروردگارخود را با چشم دلش مشاهده کرد.و در همان کتاب با سند خود روایت دیگری را از آن حضرت آورده است که مگر نشنیده ای که خدای بزرگ فرموده: «ماکذب الفوادمارای» دل آنچه رادید دروغ و خطا نبود خداوند رابا چشم سرندید بلکه با چشم دل دید.[7] و نیز با سند خود از ابو بصیر روایت کرده است که گفت : به آن حضرت"امام صادق (علیه السلام)"عرض[8] کردم: مرا خبر ده از خدای بزرگ که آیا در قیامت مومنان او را می بینند؟  فرمود: آری همانا  پیش از قیامت همه اورا  دیده اند.گفتم: چه وقت؟ فرمود:آنگاه که به آنان فرمود: آیا من پروردگار شما  نیستم"گفتند چرا"پس اندکی سکوت کرد،و باز فرمود: همانا مومنان او را در دنیا پیش از فرا رسیدن روز قیامت می بینند مگر تو او را در همین لحظه نمی بینی؟عرض کردم: فدایت شوم،آیا این سخن را از ما بازگو کنم.فرمود: نه زیرا هر گاه  این حدیث را بازگویی وشخص منکری که معنی سخن تورا نمی فهمد انکار ورزد و چنین در نظر گیرد که این سخن قول  به تشبیه است کافر شود.و حال آن که دیدن با دل مانند دیدن با چشم نیست ، خداوند برتر است از آنچه تشبیه کنندگان  و ملحدان او را بدان  وصف   می کنند. [9]

             



[1]   .   کاشانی، عزالدین، مصباح الهدایه، ص 38.

[2]   . طوسی، محمد، الاقتصادالهادی، ص 41.

[3]   . شیخ طوسی، محمد، رسائل العشر، ص 95.

[4]   .  حسن زاده، حسن، هشت رساله عربی، ص 197.

[5]   .  همان، ص 168.

 .[6]حسن زاده ،حسن،هشت رساله عربی،ص230

.[7]   صدوق،محمد،توحید،ص 116

[8]   . صدوق،محمد،توحید،ص11

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

                                                         

[9]   . فیض،محمد،علم الیقین،ج1،ص69


  
  

رویت در اصطلاح

رویت در اصطلاح بدین معنااست: مشاهده ادراک مشاهَد است، که با آن یا به واسطه و ملاقات انجام می‌گیرد و یا بدون آنها، حالت دوم را «رویت» می‌نامند.[1]

متکلمین نیز می‌گویند: رویت تشخیص یافتن مرئی است و تشخص برای چیزی که ممکن نخواهد بود جزء اینکه آن چیز دارای جهت باشد. و یا آنکه در موسوعه مصطلحات آمده که می‌گوید: رویت، مشاهده بصر است در هر جایی که باشد چه در دنیا و چه آخرت. همچنین در موسوعه مصطلحات آمده که ادراک مقرون به بصر باشد بدون شک  به معنای رویت است و اگر نظر مقرون به «الی» به وجه هم اضافه شده باشد بی شک رویت نامیده می‌شود.[2]

تعریف دیگری در المصدر است که «لاحقیقه لها نوع ادراک هو کمال، و هو مزید کشف بالاضافه الی المتخیل» رویت دارای هیچ حقیقتی نیست جز این که نوعی ادراک، کمال و زیادت کشف با اضافه شدن به متحیل است.[3]

 

 

 

عقایدمختلف درموردرویت

در مورد رویت چند عقیده می ‌توان فرض کرد که مهم ترین آنها به شرح ذیل است:

1. رویت خداوند به معنای مادی آن، که انعکاس تصویر در حاشیه ظاهری چشم است ملازم با محدودیّت و جسمانیت می‌باشد و هیچ مسلمانی این عقیده را نمی‌پذیرد.

  2. رویت به معنای انکشاف تام و علم شهودی که حق الیقین نامیده می‌شود مورد قبول همه مسلمانان است.

  3. رویت با چشم به استناد ادله عقلیه و نقلیه از نظر شیعه به طور مطلق محال است روایاتی که ظاهر در رویت با چشم است، حمل بر معنای انکشاف و شهود تام قلبی و یا حملی بر نعمت رحمت و امثال آن می‌شود.

  4. متکلمان اهل سنت با استناد با پاره‌ای از ظواهر آیات و روایات رویت با چشم را بدون بیان کیفیت آن در قیامت پذیرفته‌اند.

دیدگاههای مسئله

دیدگاههای مختلفی در مورد رویت خداوند وجود دارند که عمده نظرات مخالف و موافق از این  قبیل است:

1) متکلمان امامیه و معتزله و حکماءمی گویند: رویت و مشاهده کردن پروردگار ممتنع است و او را مجرد می‌دانند.

2) مجسمه و کرامیه: دیدن خدا را با چشم با مقابله جایز می‌دانند هم در دنیا و هم در آخرت رویت واقع می‌شود.

  3) اشاعره: با اینکه قائل به تجرد او هستند رویت را صحیح می‌دانند در این حکم با همه عقلا مخالفت کرده‌اند.

  4) عقل: هر چیزی که قابل رویت باشد باید مادی و داخل زمان و مکان است که خدا مبرّا است.

  5) اهل بیت(علیهم السلام) و عائشه نفی رویت از خداوند می‌کنند.

  6) حنابله و اتباع مذاهب اشعری از حنفیه و مالکیه و شافعیه می‌گویند: خداوند با چشم مادی در دنیا و آخرت دیده می‌شود.

حقیقت رویت

فلاسفه قدیم حقیقت رویت را در دو وجه بیان کردند:

  1. جمعی طرفدار خروج شعاع بودند و می‌گفتند هنگام رویت شعاعی از چشم انسان خارج می‌شود و به مرئی می‌رسد و انسان آن را می‌بیند.

  2. گروهی دیگر معتقد بودند که حقیقت رویت  همان نقش بستن صورت مرئی در چشم است.[4]

دانشمندان علوم طبیعی طرفدار نظر دوم هستند وآن را با  دلائل حسی ثابت  کرده‌اند. و بر این باورند که ساختمان چشم از این نظر درست  شبیه یک دستگاه عکاسی است که باید نور از بیرون به جسم مرئی بتابد  و انعکاس آن وار د  چشم یا  دستگاه عکاسی می‌شود و عکس آن چشم روی شبکه  چشم  یا فیلم  عکاسی منعکس می‌گردد.[5] 

 

 

 

 

 

 

 



[1]   . جهامی، جیرار، موسوعه مصطلحات الفلاسفه ،ص319.

[2]   . دغیم، سمیح، موسوعه مصطلحات الکلام ،ص604.

[3]   . شرح المصطلحات الکلامیه، ص 155.

[4]    سبحانی، جعفر، اللهیات، ص 126.

[5]   . مکارم، ناصر، پیام قرآن، ج4، ص235.


  
  

معنای لفظی

اهل لغت در مورد رویت چند معنا ذکر کردند که عمده آنها این گونه نقل کردند:

رأی اگر بادو مفعول متعدی شود به معنای علم است واگر با یک الی متعدی شود به معنای نگاه کردن است که موجب عبرت است.[1]

در کتاب"المنجد" رویت اینگونه معنا شده است:«الرویه روی»؛ نظر با چشم است یا با قلب[2].

معنا و مضافات «رویت» در زبان عربی

در زبان عربی مرادفاتی برای رویت ذکر کردند که یکی از آنها واژه«مشاهده»است واهل‌ لغت درباره معنای مشاهده براین عقیده هستندکه:«المشاهده» «المعانیه،و شهده شهوداً،اَیْ،حَضَره فهو شاهد»[3] که در این معنا، مشاهده با چشم و عین، و شهود امری است.

معنا و مضافات «رویت» در زبان فارسی

در زبان فارسی ،رویت مرادفاتی دارد که بعضی از آنها را ذکر می‌کنیم یکی از مرادفات دیدار است که ابن خلف دراین مورد می‌نویسد:

بر وزن دیوار،ترجمه رویت است و به معنی رخ و روی و چهره است و نیز به معنای رخ نمودن و دیدن می‌باشد، چشم را که در زبان عربی «عین» می‌گویند و همچنین بر بینایی و قوه باصره اطلاق می‌گردد و در معنای دیگری مثل پیدا و پدیدار استفاده می‌گردد.[4]

دیدار: یعنی روی و چهره، بینایی و دیدن «با» چشم.[5]

دیدار: دید، دیدن، رویت کردن، نگاه کردن، نگریستن، مشاهده و نیز به معنای ملاقات و زیارت و لقاء می‌باشد.[6]                             

دیدار: دیدن، رویت ملاقات، روی نمودن ،روی و رخسار، چشم و قوه بینایی.[7]

دیدار: بصیرت، بینایی، بینش، نیز به معنای پدیدار، مشهود، مرئی، روشن و آشکار می‌باشد.[8]

اما دیدار بینی، که یکی دیگر از مرادفات رویت

است لغوییون در معنای آن نگاشته‌اند که:دیدار بینی: ملاقات کردن «عشق بازی» کردن است.[9]

 

 

 

 

 

 



[1]   . قرشی،سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج3، ص34 / جوهری،اسماعیل، الصحاح، ج 6، ص 2347.

[2]   . المنجد، ج1، ص243.

[3]   . جوهری،اسماعیل،الصحاح، ج 2، ص 494.

[4]   . تبریزی، ابن خلف ،برهان قاطع ،ص529.

[5]   . رامپوری، محمد، غیاث اللغات،ص386.

[6]   . علی اکبر ،دهخدا، ج1،ص1394.

[7]   . عمید، حسن، فرهنگ فارسی عمید،ص623.

[8]   . علی اکبر، دهخدا ،ج1 ،ص1394.

[9]   . علی اکبر، دهخدا ،ج1،ص1394.

[10]   . جهامی، جیرار، موسوعه مصطلحات الفلاسفه ،ص319.

[11]   . دغیم، سمیح، موسوعه مصطلحات الکلام ،ص604.

[12]   . شرح المصطلحات الکلامیه، ص 155.


  
  
<      1   2   3   4      >