اَللَّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ حَمْدَ الشَّاکِرینَ
ارزش هر انسانی به اندازه چیزی است
که دوست می دارد.
بودن یا نبودن ما مهم نبود
وقتی مسئله "تــو" بودی !
همین حوالی بود، نزدیک همین ثانیه ها
رسیده بودیم نجف .. رو به روی حرم .. رو به روی حرم .. رو به روی حرم ..
دم در ایستاده بودم .. پاهایم سست شده بود .. نفسم بالا نمی آمد .. تکیه داده بودم به گوشه ی در و به سنگفرش حرم خیره شده بودم
تصویری شفاف روی اشک هایم بود و تصویری محو توی چشمهایم
نفسم بالا نمی آمد
برگشتم
روز بعد ذکر ِ نام "او" زائرم کرد
بعد ها فهمیدم که خادمین حرم قسم یاد می کنند که هیچ پرنده ای، هیچ پرنده ای ، هیچ پرنده ای نمی تواند اطراف ضریح پرواز کند، تاب نمی آورد، نفسش قطع میشود و می افتد.. از هیبت ِ امام!
1- نجف که باشی ..در حرم .. حس کودک نحیفی را داری که بابای پهلوانی دارد و نمی تواند حرف زور بشنود !
1- شیعه که باشی .. امشب .. حس همان کودک را داری که غریبانه زخمی شدن بابای پهلوانش را به تماشا نشسته است !
1- سادات که باشی .. سادات که باشی .. سادات که باشی .. . هیچ! .. فقط .. کاش هیچ کودکی یتیم نشود !
التماس می کنم دعا
کاش تنها گرسنگی و تشنگی رمضان برایمان نماند.
در رمضان حسین علیه السلام خیمه زده و منتظر نامه هاست.
کاش در مشق رمضانمان رسم المشق کوفی در نامه هامان نسخ شود.