رویت در اصطلاح
رویت در اصطلاح بدین معنااست: مشاهده ادراک مشاهَد است، که با آن یا به واسطه و ملاقات انجام میگیرد و یا بدون آنها، حالت دوم را «رویت» مینامند.[1]
متکلمین نیز میگویند: رویت تشخیص یافتن مرئی است و تشخص برای چیزی که ممکن نخواهد بود جزء اینکه آن چیز دارای جهت باشد. و یا آنکه در موسوعه مصطلحات آمده که میگوید: رویت، مشاهده بصر است در هر جایی که باشد چه در دنیا و چه آخرت. همچنین در موسوعه مصطلحات آمده که ادراک مقرون به بصر باشد بدون شک به معنای رویت است و اگر نظر مقرون به «الی» به وجه هم اضافه شده باشد بی شک رویت نامیده میشود.[2]
تعریف دیگری در المصدر است که «لاحقیقه لها نوع ادراک هو کمال، و هو مزید کشف بالاضافه الی المتخیل» رویت دارای هیچ حقیقتی نیست جز این که نوعی ادراک، کمال و زیادت کشف با اضافه شدن به متحیل است.[3]
عقایدمختلف درموردرویت
در مورد رویت چند عقیده می توان فرض کرد که مهم ترین آنها به شرح ذیل است:
1. رویت خداوند به معنای مادی آن، که انعکاس تصویر در حاشیه ظاهری چشم است ملازم با محدودیّت و جسمانیت میباشد و هیچ مسلمانی این عقیده را نمیپذیرد.
2. رویت به معنای انکشاف تام و علم شهودی که حق الیقین نامیده میشود مورد قبول همه مسلمانان است.
3. رویت با چشم به استناد ادله عقلیه و نقلیه از نظر شیعه به طور مطلق محال است روایاتی که ظاهر در رویت با چشم است، حمل بر معنای انکشاف و شهود تام قلبی و یا حملی بر نعمت رحمت و امثال آن میشود.
4. متکلمان اهل سنت با استناد با پارهای از ظواهر آیات و روایات رویت با چشم را بدون بیان کیفیت آن در قیامت پذیرفتهاند.
دیدگاههای مسئله
دیدگاههای مختلفی در مورد رویت خداوند وجود دارند که عمده نظرات مخالف و موافق از این قبیل است:
1) متکلمان امامیه و معتزله و حکماءمی گویند: رویت و مشاهده کردن پروردگار ممتنع است و او را مجرد میدانند.
2) مجسمه و کرامیه: دیدن خدا را با چشم با مقابله جایز میدانند هم در دنیا و هم در آخرت رویت واقع میشود.
3) اشاعره: با اینکه قائل به تجرد او هستند رویت را صحیح میدانند در این حکم با همه عقلا مخالفت کردهاند.
4) عقل: هر چیزی که قابل رویت باشد باید مادی و داخل زمان و مکان است که خدا مبرّا است.
5) اهل بیت(علیهم السلام) و عائشه نفی رویت از خداوند میکنند.
6) حنابله و اتباع مذاهب اشعری از حنفیه و مالکیه و شافعیه میگویند: خداوند با چشم مادی در دنیا و آخرت دیده میشود.
حقیقت رویت
فلاسفه قدیم حقیقت رویت را در دو وجه بیان کردند:
1. جمعی طرفدار خروج شعاع بودند و میگفتند هنگام رویت شعاعی از چشم انسان خارج میشود و به مرئی میرسد و انسان آن را میبیند.
2. گروهی دیگر معتقد بودند که حقیقت رویت همان نقش بستن صورت مرئی در چشم است.[4]
دانشمندان علوم طبیعی طرفدار نظر دوم هستند وآن را با دلائل حسی ثابت کردهاند. و بر این باورند که ساختمان چشم از این نظر درست شبیه یک دستگاه عکاسی است که باید نور از بیرون به جسم مرئی بتابد و انعکاس آن وار د چشم یا دستگاه عکاسی میشود و عکس آن چشم روی شبکه چشم یا فیلم عکاسی منعکس میگردد.[5]
[1] . جهامی، جیرار، موسوعه مصطلحات الفلاسفه ،ص319.
[2] . دغیم، سمیح، موسوعه مصطلحات الکلام ،ص604.
[3] . شرح المصطلحات الکلامیه، ص 155.
[4] . سبحانی، جعفر، اللهیات، ص 126.
[5] . مکارم، ناصر، پیام قرآن، ج4، ص235.