رویت از دیدگاه متکلمان اسلامی
متکلمین درمورد رویت خداوند،هفت دیدگاه مهم ارائه نمودند توضیح این اقوال به شرح ذیل است :
اول: دیدگاه شیخ طوسی
شیخ الطائفه مانند دیگر متکلمان امامیه بر این باور است که رویت خداوند با چشم مادی غیر ممکن است:شیعه برخلاف بسیاری از فرق اسلامی،روایت را فدای درایت و درایت را فدای روایت نکرده است بلکه با استفاده از قرآن و گفتار معصومین و با کمک فلسفه مسئله رویت را حل کرده و معتقد است رویت خداوند از راه قلب امکانپذیر است. «رأی قلبی ربی» قلبم پروردگارم رادید.[1]شیخ طوسی براساس نظر شیعه، دیدن خداوند را با چشم مادی محال دانسته و میفرماید: درباره خداوند رویت بصری جایز نیست زیرا از شرائط صحت دیدن، مقابل بودن رائی و بیننده با مرئی و شیء دیدنی و یا محل آن است پس تا چیزی در برابر چشم انسان قرار نگیرد دیده نمیشود.اگر مرئی ، جسم باشد باید،خود آن و اگر رنگ باشد، باید محل آن،مقابل رائی باشد، چرا که جسم، جوهر و متکی به خود است، پس به محل و موضوع نیاز ندارد و رنگ، عرض وابسته به جا و موضوع است و به محل نیاز دارد. اگر شی در حکم مقابل باشد باز رویت میشود. یعنی چیزی را غیرمستقیم بوسیله آینه و یا به وسیله دیگری، از پشت سر ببینیم که هیچکدام از این مسائل و احکام درباره خداوند صادق نیست! زیرا او جسم و جسمانی نیست.[2]و جسم به این شرط دیده میشود که نور چشم در آن نفوذ نکند. بنابراین ماده کثیف و غیر شفاف دارای وضع «قابل اشاره حسی» و جهت قابل رویت است.[3]
بدین جهت آب زلال و شیشه دیده نمیشود. بنابراین آنان که معتقد به رویت بصری باری تعالی هستند او را مماثل و مانند اجسام میدانند علاوه بر آن شرائط لازم است بین رائی و مرئی چیز شفافی، مانند هوا یا اثر وجود داشته باشد تا رویت صورت پذیرد.[4]و مرئی زیاد بزرگ و کوچک نباشد، و نیز باید نه خیلی به چشم نزدیک باشدو نه دور[5]بر همین اساس انسان چشم خود را به طور مستقیم نمی تواند ببیند زیرا از همه چیز نزدیک تر به چشم، خودآن است افزون بر آن،ماده وقتی قابل رویت است که دارای رنگ و نور مناسب باشد پس جسم به دلیل جسمانیت نیست که قابل دیدار است همچنین سلامت حس توجه حاسه و عدم حائل بین رائی ومرِئی ازشرایط رویت است.
دوم: دیدگاه ملامحسن کاشانی
ایشان به ذکر روایات مسأله می پردازد و می گوید: رویتی که نسبت به خدای بزرگ ناممکن است رویت با چشم است و اما رویت با دل نسبت به خداوندممتنع نیست وآیات و اخباری که برامکان و جواز رویت دلالت دارند بر همین معنی حمل[6]میشوددلیل این مطلب روایات زیراست:
درکتاب "توحید"به سندحسن ازمرازم روایت کرده که می فرمود: رسولخدا(صلی الله علیه واله) پروردگارخود را با چشم دلش مشاهده کرد.و در همان کتاب با سند خود روایت دیگری را از آن حضرت آورده است که مگر نشنیده ای که خدای بزرگ فرموده: «ماکذب الفوادمارای» دل آنچه رادید دروغ و خطا نبود خداوند رابا چشم سرندید بلکه با چشم دل دید.[7] و نیز با سند خود از ابو بصیر روایت کرده است که گفت : به آن حضرت"امام صادق (علیه السلام)"عرض[8] کردم: مرا خبر ده از خدای بزرگ که آیا در قیامت مومنان او را می بینند؟ فرمود: آری همانا پیش از قیامت همه اورا دیده اند.گفتم: چه وقت؟ فرمود:آنگاه که به آنان فرمود: آیا من پروردگار شما نیستم"گفتند چرا"پس اندکی سکوت کرد،و باز فرمود: همانا مومنان او را در دنیا پیش از فرا رسیدن روز قیامت می بینند مگر تو او را در همین لحظه نمی بینی؟عرض کردم: فدایت شوم،آیا این سخن را از ما بازگو کنم.فرمود: نه زیرا هر گاه این حدیث را بازگویی وشخص منکری که معنی سخن تورا نمی فهمد انکار ورزد و چنین در نظر گیرد که این سخن قول به تشبیه است کافر شود.و حال آن که دیدن با دل مانند دیدن با چشم نیست ، خداوند برتر است از آنچه تشبیه کنندگان و ملحدان او را بدان وصف می کنند. [9]
[1] . کاشانی، عزالدین، مصباح الهدایه، ص 38.
[2] . طوسی، محمد، الاقتصادالهادی، ص 41.
[3] . شیخ طوسی، محمد، رسائل العشر، ص 95.
[4] . حسن زاده، حسن، هشت رساله عربی، ص 197.
[5] . همان، ص 168.
[9] . فیض،محمد،علم الیقین،ج1،ص69