آیا واقعه کربلاء، ارتباطی با ماجرای سقیفه داشته یا خیر؟استاد حسینی قزوینی:در رابطه با این سؤال، اگر بخواهیم به تفصیل وارد شویم، احتیاج به چندین جلسه بحث و تحلیل دارد و نظرات شیعه و سنی مطرح بشود و حقائقی که در فاصله این ?? سال انجام گرفت، مورد بررسی قرار بگیرد تا ارتباط تنگاتنگ واقعه کربلاء با ماجرای سقیفه روشن بشود؛ ولی آنچه که مسلم است و برای هر کسی قابل درک است، این است که رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) از همان آغاز بعثت، مسئله خلافت و وصایت آقا امیرالمؤمنین (علیه السلام) را، تا آخرین روزهای حیات زندگیشان مطرح کردند؛ چه در غدیر، چه در بستر بیماری و چه در آخرین جلسه ای که آمدند به مسجد و سخن علی مع القرآن و القرآن مع علی را مطرح کردند؛ ولی متأسفانه این سخنان نبی مکرم (علیه السلام) نادیده گرفته شد و جانشین منصوص و منصوب آقا رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)، کنار زده شد و افراد دیگری بر سر قدرت نشستند و حالا این انگیزه ها چه بود، اینها را قبلا مفصل بحث کردیم؛ ولی آنچه که مسلم است، بعد از ماجرای سقیفه، آقا امیرالمؤمنین (علیه السلام) ?? سال خانه نشین شد و از عرصه عمل و حکومت جدا شد و در طول این ?? سال، چقدر حقائق اسلامی بهم ریخت و سنت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) دست خوش تغییر شد. إن شاء الله هنگام بحث در مورد علت قیام امام حسین (علیه السلام)، اینها را مفصل مورد بررسی قرار خواهیم داد. آنچه که مسلم است این است که بعد از ?? سال آقا امیرالمؤمنین (علیه السلام) زمام امور حکومت را بدست گرفت؛ ولی متأسفانه، آن کینه های بدری و احدی و حنینی، شعله ور شد و نگذاشتند آقا امیرالمؤمنین (علیه السلام) پس از ?? سال که حکومت را بدست گرفته، بتواند این کشتی امت اسلامی را به ساحل برساند. این خیلی روشن و واضح است که خود آقا امیرالمؤمنین (علیه السلام) هم کاملا اشاره دارد به این قضیه و می فرماید:أللهم إنی استعدیک علی قریش، فإنهم اضمروا لنبیک ضروبا من الشر و الغدر، فعجزوا عنها و حلت بینهم و بینها، فکانت الوجبة بی و الدائرة علی، أللهم إحفظ حسنا و حسینا و لا تمکن فجرة قریش منهما ما دمت حیا.خدایا از تو استمداد می کنم مرا در مقابل توطئه قریش یاری فرما؛ اینها نسبت به نبی مکرم (علیه السلام) توطئه هایی را در سر می پروراندند و عاجز ماندند از پیاده کردن آن توطئه ها ، خدایا تو بین قریش و توطئه های بر ضد نبی مکرم (علیه السلام) مانع شدی وانتقام نبی مکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را از من علی گرفتند.بعد دستش را برای دعا برمی دارد و می گوید:خدایا حسن و حسینم را از شر قریش محافظت فرما.شرح نهج البلاغه ابن ابی حدید، ج??، ص???باز در روایتی امیرالمؤمنین (علیه السلام) می فرماید:ما لی و لقریش! إنما وترتهم بأمر الله و أمر رسوله، فهذا جزاء من أطاع الله و رسوله إن کانوا مسلمین؟!قریش با من چه کار دارد، اگر سران قریش را در بدر و احد و یا حنین از بین برده امام حسین (علیه السلام)، به امر خدا و امر رسول خدا بوده؛ اگر مسلمان هستید، آیا این چنین است پاداش کسی که مطیع خدا و رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) باشد.فاطمه زهراء (سلام الله علیها) هم می گوید:و ما الذی نقموا من أبی الحسن؟ نقموا والله منه نکیر سیفه.چه انتقامی است که از ابی الحسن (علیه السلام) می گیرند؟ قسم به خدا! انتقام شمشیر علی را که در جنگ بدر و حنین وارد ساخت، می گیرند.بلاغات النساء ابن طیفور، ص?? – سقیفه و فدک جوهری، ص??? – شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج??، ص???اینها کاملا روشن و واضح است و من جمله ای را در پایان این پاسخ عرض کنم که آقا امیرالمؤمنین (علیه السلام) در عبارتی دیگر دارد که:
کل حقد حقدته قریش علی رسول الله، أظهرته فی، و ستظهره فی ولدی من بعدی.هر کینه ای که قریش در دل داشت بر ضد رسول خدا، همه را در من علی آشکار کردند، و قریش این کینه های خود را نسبت به فرزندان من هم انجام خواهند داد.
شرح نهج البلاغه ابن ابی حدید، ج??، ص????
جناب خوارزمی از علمای بزرگ أهل سنت یک عبارتی دارد و می گوید آقا امام حسین (علیه السلام) که در کربلاء بر روی زمین افتاد، فرمود:
بسم الله و بالله و علی ملة رسول الله … إلهی إنک تعلم أنهم یقتلون رجلا لیس علی وجه الأرض إبن نبی غیره، ثم أخذ السهم فأخرجه من قفاه، فأنبعث الدم کالمیزاب، فوضع یده علی الجرح فلما إمتلأت رمی به إلی السماء.خدایا! تو می دانی، اینها مردی را می کشند که فرزند رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) غیر از من روی زمین نیست؛ بعد تیری را که بر حضرت زده بودند، از پشت سر بیرون آورد و خون همانند ناودان جریان پیدا کرد و خون را گرفت و به آسمان پرتاب کرد.و بعد می گوید وقتی آقا امام حسین (علیه السلام) دستشان را از خون پر کرد و به آسمان پرتاب کرد و دوباره پر کرد و صورت و محاسن بزرگوار را با خون خضاب کرد، فرمود:إنی هکذا أکون حتی ألقی جدی رسول الله و أنا مخضوب بدمی، و أقول یا رسول الله قتلنی فلان و فلان.من دوست دارم با همین بدن آغشته به خون، جدم رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را ملاقات کنم و به رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بگویم که فلانی و فلانی مرا کشتند.مقتل الحسین خوارزمی، ج?، ص??و در زیارت عاشوراء می خوانیم که:و لعن الله أمة قتلتکم و لعن الله الممهدین لهم بالتمکین من قتالکم.