سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بدترینِ برادرانت، کسی است که تو را به مدارانیازمند کند و به عذرخواهی ناچارت سازد . [امام علی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :21
بازدید دیروز :4
کل بازدید :369502
تعداد کل یاداشته ها : 205
103/9/1
10:11 ع

مهدی (ع) و ندای مظلومیت حسین (ع)




یامهدی

راجع به اینکه امام زمان (ارواحنا له الفداء) به هنگام ظهور چه مطالبی را می گویند و با چه سخنانی آغاز خواهند نمود، روایاتی است، از جمله ی آنها روایتی است که محدّث بزرگوار مرحوم شیخ علی یزدی حائری متوفای سال 1333 هـ.ق نقل کرده است. او می گوید: زمانی که قائم آل محمد علیهم السلام ظهور کند، ما بین رکن و مقام می ایستد و پنج ندا می دهد:

1. اَلا یا اَهلَ العالَم اَنَا الاِمام القائِم.

2. اَلا یا اَهلَ العالَم اَنَا الصَّمصامُ المُنتَقِم.

3. اَلا یا اَهلَ العالَم اِنَّ جَدِی الحُسَین قَتَلُوهُ عَطشاناً.

4. الا یا اَهلَ العالَم اِنَّ جَدِی الحُسَین طَرَحُوهُ عُریاناً.

5. اَلا یا اَهلَ العالَم اِنَّ جَدِی الحُسَین سَحَقُوهُ عُدواناً. (الزام الناصب ، ج 2 ، ص 282)

آگاه باشید ای جهانیان که منم امام قائم، آگاه باشید ای اهل عالم که منم شمشیر انتقام گیرنده، بیدار باشید ای اهل جهان که جدّ من حسین را تشنه کام کشتند، بیدار باشید ای اهل عالم که جد من حسین را روی خاک افکندند، آگاه باشید ای جهانیان که حق جد من حسین را از روی کینه توزی پایمال کردند.

طبق این نقل، سه ندای اخیر، مخصوص و ویژه ی جد بزرگوارش امام حسین (ع) است و مصائب جگرخراش آن سید ابرار را بازگو می کند و اذیت و آزارهای جانکاهی که بر آن حضرت در صحنه ی خونین کربلا رفت، را یادآوری می فرماید.

 

 

 

نخست از قتل جدّ خود سخن می گوید که خود اعظم المصائب و بزرگترین فاجعه، در جهان اسلام به شمار می آید. و در کنار همین مطلب و همراه آن مصیبت تأثرانگیز و رقّت بار، عطش امام حسین (ع) را یاد می کنند، مصیبتی که هیچکس آن را توجیه نمی کند و حتّی درباره دشمن خود نپسندیده و روا نمی دارد و به حقیقت، لکه ننگین و عاری بر دامن بنی امیه و آل زیاد- علیهم اللعنه- و سپاه دیو و دد صفت کوفه و شام گردید که برای ابد قابل رفع و زوال و شستشو نخواهد بود. آنگاه مصیبت رقت انگیز دیگری را از جدّ خود حسین (ع) ذکر می کنند و آن روی خاک افکندن بدن مبارک آن حجت بالغه ی الهی است که در هیچ منطق و مکتبی روا نبوده و نیست. و همراه تذکر این مصیبت، نکته ی دیگری را ذکر می کنند که دلها را می شکافد و اشک غم و اندوه را بر گونه، روان می سازد و آن مصیبت عریان کردن بدن نازنین آن امام معصوم و آن انسان آزاده ی خداجو و با عظمت است که خود پناه مستضعفان و محرومان و نقطه ی بارز امید اهل ایمان بلکه مطلق انسان ها بود.

راستی چه کسی می تواند تحمل این فاجعه ی بزرگ را بکند که بدن مقدس ولی اعظم پروردگار را برهنه روی خاک بیندازند؟

در آخر، از بزرگترین فاجعه ای که در کربلا صورت گرفت و به دست آن وحشی صفتان دور از انسانیت بر بدن مبارک حضرت ابی عبدالله الحسین (ع) واقع شد، سخن می گویند و آن موضوع کوبیده شدن نازنین پیکر تقوا و طهارت، بدن مقدس حسین (ع) است. موضوعی که هیچ کسی که کمترین مراتب انسانیت را دارا باشد آن را نمی پذیرد و صحّه بر آن نمی گذارد و با هیچ منطقی قابل توجیه نیست. موضوعی که هر چند انسان به کشتن دشمن سرسخت خود رضا دهد، بدان رضا نخواهد داد. مصیبتی که انسان متعارف و خالی از کینه و پستی، تاب شنیدن آن را ندارد و به حقیقت، انسان از وقوع آن در کربلا آن هم نسبت به بدن پسر ریحانه ی پیامبر اکرم (ص)، شرمسار و سربزیر گردید.


 


  
  

حضرت داود به پیش پیغمبر عابدی که نامش خرقیل آمد
به او گفت ای خرقیل آیا تا به حال آیا هرگز فکر گناهی در سرت خطور کرده است ؟
خرقیل گفت : نه
هرگز خسته شده ای از عبادت کردن و از حالی که داری مغرور شده ای؟
خرقیل گفت
: نه
هرگز میل دنیا و شهوات آن در فکرت آمده است؟
خرقیل گفت : بله گاهی به فکرم خطور می کند و هوسش در دلم می آید.
حضرت داود پرسید : چطور از این فکر از سر خود بیرون می کنی
؟
خرقیل گفت : به داخل این غار می روم و از چیزی که در آنجا هست عبرت می گیرم.
حضرت داود درخواست کرد که به او نیز نشان دهد آنچیزی که داخل غار هست
پس با خرقیل به داخل غار رفتند
حضرت داود تختی را دید که بر روی آن استخوان های پوسیده ریخته است و کتیبه ای هست در کنار آن تخت
که بر روی کتیبه چنین نوشته بود
:

منم" اروای بن شلم"

هزار سال پادشاهی کردم و هزار شهر بنا کردم و هزار دختر را بکارت بردم و آخر کار من این شد


که خاک فرش من است و تکیه گاه من سنگ و مار و کرم همسایگان من هستند


پس هر کس که مرا می بینید فریب دنیا را نخورد

  
  



آیت الله مظاهری: مصحف حضرت زهرا(س) قانون اساسی دوران رجعت است



آیت الله مظاهری: مصحف حضرت زهرا(س) قانون اساسی دوران رجعت است


در زمان رجعت و حکومت اسلامی بعد از امام زمان«ارواحنافداه» که چندین هزار سال و بلکه میلیون ها سال، طول می کشد، قانون اساسی آن روز، مُصحف زهرا(س) است.
منبع خبر: [فقط کاربران عضو می توانند لینک ها را مشاهده نمایند ] آیت الله مظاهری طی سخنانی در درس اخلاق خویش به مناسبت ایام فاطمیه به شرحی بر معانی «امّ ابیها» پرداخت و گفت: حضرت زهرا«سلام الله علیها» حجّت بر ائم? طاهرین«سلام الله علیهم» و ملک? عالم وجود هستند و این، یکی از معانی کنی? «ام أبیها» است.

متن بیانات حضرت آیت الله مظاهری به این شرح است:

بسم الله الرّحمن الرّحیم

«رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی وَیَسِّرْ لِی أَمْرِی وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِی یَفْقَهُوا قَوْلِی»

* شرحی کوتاه بر معانی «امّ ابیها»

دربار? اسماء و القاب حضرت زهرا«سلام الله علیها» از پیغمبر اکرم«صلّی الله علیه وآله وسلّم» و ائمّ? طاهرین«سلام الله علیهم» روایات زیادی نقل شده است. از جمله کنیه هایی که مکرّرا در روایات، برای حضرت زهرا«سلام الله علیها» نقل شده است، کنی? «أمّ أبیها» [1] می باشد؛ یعنی فاطمه«سلام الله علیها» مادر پیغمبر اکرم«صلّی الله علیه وآله وسلّم» است.

این کنی? حضرت زهرا«سلام الله علیها» سه معنا دارد و هر سه معنا، فوق العاده مهم است که اگر به آن توجّه شود، علاوه بر اینکه اعتقاد ما راجع به حضرت زهرا«سلام الله علیها» زیاد می شود، بهتر می توانیم ایشان را به عنوان اسوه و سرمشق در زندگی خود قرار دهیم.

* فاطمه«سلام الله علیها»، علّت غایی آفرینش

معنای اوّل این است که حضرت زهرا«سلام الله علیها»، علّت غائی برای پیغمبر اکرم«صلّی الله علیه وآله وسلّم» بودند. در روایت معروف «لَوْلاکَ لما خَلَقْتُ الأفْلاکَ و لَوْلا عَلیٌ لَمْا خَلَقتُکَ و لَولا فاطِمَةُ لَمْا خَلَقْتُکُما» [2] که قسمت اوّل آن، یعنی عبارت «لَوْلاکَ لما خَلَقْتُ الأفْلاکَ» از جهت سند متواتر است و شیعه و سنّی، گرچه با الفاظ مختلف، ولی همگی نقل کرده اند. [3] پروردگار عالم فرموده است: یا رسول الله، علت غائی عالم وجود، تو هستی و اگر تو نبودی، عالم را خلق نمی کردم.

ادام? روایت، یعنی عبارت «و لَوْلا عَلیٌ لَمْا خَلَقتُکَ و لَولا فاطِمَةُ لَمْا خَلَقْتُکُما»، اگرچه از جهت سند مانند قسمت اوّل نیست، امّا از اسرار شیعه است و مضمون آن در روایات و زیارات زیاد آمده است. اگر امیرالمؤمنین علی«سلام الله علیه» نبودند، خداوند پیغمبر اکرم «صلّی الله علیه وآله وسلّم» را خلق نمی کرد. یعنی علت غائی? پیغمبر اکرم«صلّی الله علیه وآله وسلّم»، علی«سلام الله علیه» است. در ادام? روایت، خداوند خطاب به رسول اکرم«صلّی الله علیه وآله وسلّم» در معراج می فرماید: یا رسول الله! علت غائی? عالم، تو هستی و علت غائی تو، امیرالمؤمنین علی«سلام الله علیه» است و علّت غائی امیرالمؤمنین«سلام الله علیه» و تو، زهراست. این معنا، به این امر برمی گردد که حضرت زهرا«سلام الله علیها»، علّت غائی? عالم وجود هستند و خداوند به خاطر حضرت زهرا«سلام الله علیها»، عالم وجود را خلق کرده است. به عبارت ساده تر، حضرت زهرا «سلام الله علیها»، نزد خداوند متعال به اندازه ای قدر و منزلت دارند که اگر به خاطر حضرت زهرا«سلام الله علیها» نبود، عالم هستی موجود نمی شد و هم? عالم، به طفیل وجود ایشان پدیدار شده است.

و شاید معنای اینکه پیامبراکرم ایشان را «ام ابیها» می خوانند، این باشد که پیغمبر اکرم«صلّی الله علیه وآله وسلّم» به حضرت زهرا«سلام الله علیها» اشاره می کنند که علّت غائیه برای من، تو هستی و خداوند، به خاطر تو، مرا خلق کرده است. با این معنا، خواه ناخواه، حضرت زهرا«سلام الله علیها» علّت غائی? دین پیغمبر اکرم«صلّی الله علیه وآله وسلّم» و علت غائی? امامت هستند.

بزرگان و اهل دل بر روی این معنا پافشاری دارند و بر این اساس، به روایات «لَوْلاکَ لما خَلَقْتُ الأفْلاکَ و لَوْلا عَلیٌ لَمْا خَلَقتُکَ و لَولا فاطِمَةُ لَمْا خَلَقْتُکُما»، اهمیّت خاصّی می دهند.

* شخصیّت پیامبر«صلّی الله علیه وآله وسلّم» مرهون حضرت زهرا«سلام الله علیها»

معنای دوّمی که از کنی? «ام أبیها» برداشت می شود، این است که شخصیّت پیغمبر اکرم«صلّی الله علیه وآله وسلّم»، وابسته به زهراست. همان طور که شخص پیامبر گرامی«صلّی الله علیه وآله وسلّم» مرهون مادرشان می باشند و حضرت آمنه«سلام الله علیها» برای شخص آن وجود مقدّس، جزءالعلّة هستند، مادر حضرت زهرا«سلام الله علیها»، یعنی حضرت خدیجه«سلام الله علیها»، نیز چنین بودند. ایشان با تلاش و کوشش فراوان، توانست سیزده سال اسلام عزیز را در مکّه یاری کند. اگر اموال حضرت خدیجه«سلام الله علیها» و تلاش و کوشش ایشان نبود، پیغمبر اکرم«صلّی الله علیه وآله وسلّم» نمی توانست سیزده سال سخت را در مکه پشت سر بگذارد. اگر پیغمبر اکرم«صلّی الله علیه وآله وسلّم» توانستند سه سال با مشکلات و سختی های فراوانی در شعب أبی طالب به همراه چهل نفر استقامت کنند، در اثر تلاش و کوشش مادر حضرت زهرا«سلام الله علیها» و اموال ایشان بود.

بحث حمایت های حضرت خدیجه«سلام الله علیها» از پیامبر اکرم«صلّی الله علیه وآله وسلّم» بسیار مفصّل است. امّا فقط نگاه به یک جمل? کوتاه حضرت خدیجه«سلام الله علیها»، بیان گر جدیّت و کوشش فراوان این بانوی بزرگ در راه اسلام عزیز است.

حضرت خدیجه«سلام الله علیها» در شب اوّل ازدواج با پیامبر«صلّی الله علیه وآله وسلّم»، تمام اسناد و قباله های دارای شان را در صندوقی نهادند و به آن حضرت تقدیم کرده و فرمودند: من کلفت و خدمت گذار شماهستم و این اموال هم از آن شماست. [4]

سخن حضرت خدیجه«سلام الله علیها» در شب ازدواج، فقط یک شعار احساسی، یا گزاف و تعارف نبود، بلکه در عمل، این کلام خود را به اثبات رسانیدند و چنان بر سخن و گفت? خود صادق بودند که هنگام جان دادن، حتّی برای خود، یک کفن نداشتند و چون برای گفتن این مطلب به پیامبر اکرم«صلّی الله علیه وآله وسلّم» خجالت می کشیدند، بر اساس روایتی به دختر گرامی خود حضرت زهرا«سلام الله علیها» وصیّت کردند که به پدرت بگو: آن عبایی را که هنگام نزول وحی بر دوش می گرفتید، کفن من قرار دهید. این درخواست، از دو جهت قابل توجّه است: یکی اینکه عبای وحی است و متبرّک می باشد و دوّم اینکه: جداً تمام اموالشان را در راه اسلام عزیز داده بودند و هیچ نداشتند.

حضرت رسول«صلّی الله علیه وآله وسلّم» نیز طبق وصیت عمل نموده و همان عبا را کفن همسر گرامی شان قرار دادند. هنگام کفن کردن حضرت خدیجه«سلام الله علیها»، جبرئیل نازل شد و یک کفن بهشتی برای حضرت آورد. پیامبر اکرم«صلّی الله علیه وآله وسلّم» نیز هم با عبای خود و هم با کفنی که جبرئیل آورده بود، حضرت خدیجه«سلام الله علیها» را تکفین نموده و ایشان را دفن کردند. [5]

خود حضرت زهرا«سلام الله علیها» نیز در ده سال حضور در مدینه، با کمک امیرالمؤمنین«سلام الله علیه»، بسیار به پیامبر«صلّی الله علیه وآله وسلّم» کمک کردند. اگر ایشان و شوهرشان نبودند، پیغمبر اکرم«صلّی الله علیه وآله وسلّم» نمی توانستند ده سال مشکلات حضور در مدینه را پشت سر بگذارند.

* فدک، حق و میراث حضرت زهرا«سلام الله علیها»

پیغمبر اکرم«صلّی الله علیه وآله وسلّم»، طی ده سال حضور در مدینه، هشتاد و چهار جنگ را پشت سر گذاشتند. کسی که به اقرار سنّی و شیعه، توانست جنگ ها را فتح کند، حضرت علی«سلام الله علیه» بودند. و آنکه به امیرالمؤمنین«سلام الله علیه» کمک کرده، حضرت زهرا«سلام الله علیها» و درآمدهای فدک ایشان بوده است.

اصل فدک، متعلّق به حضرت خدیجه«سلام الله علیها» بوده است. طی سه سال محاصر? مسلمانان در شعب ابی طالب، یهودی ها آن را با یک قیمت فوق العاده ارزان، تصرّف کرده بودند. در حقیقت فدک، متعلق به حضرت خدیجه«سلام الله علیها» و میراث حضرت زهرا«سلام الله علیها» بود. پس از فتح خیبر، وقتی پیغمبر اکرم«صلّی الله علیه وآله وسلّم» فدک را گرفتند و به عنوان «فیء» در اختیار و تحت مالکیّت ایشان قرار گرفت، این آیه شریفه نازل شد: «وَ آتِ ذَا الْقُرْبی حَقَّهُ ...» [6]

یا رسول الله! فدک مال زهراست و آن را به زهرا بده. لذا به اقرار سنّی و شیعه، پیغمبر اکرم«صلّی الله علیه وآله وسلّم» فدک را که مال حضرت خدیجه«سلام الله علیها» بود، به حضرت زهرا«سلام الله علیها» تحویل دادند. [7]

حضرت زهرا«سلام الله علیها» در طول عمر مبارکشان، برای خود و خانواده، از درآمد فدک استفاده نمی کردند و درآمد آن را بین فقرای بنی هاشم و مهاجرین و انصار تقسیم می نمودند. [8] ایشان با یک زندگی فوق العاده ساده و در حدّ ضرورت، روزگار می گذراندند تا جایی که سور? مبارک? «هل اتی» نازل شد. زندگانی حضرت زهرا«سلام الله علیها» خیلی مشکل بوده است؛ ایشان می توانستند از درآمد فدک، یک زندگی رفاهی پیدا کنند، امّا معتقد بودند فدَک باید فدای اسلام عزیز شود؛ لذا هم? درآمد فدک را صرف اسلام می کردند. بنابر این می توان گفت: همین طور که حضرت خدیجه«سلام الله علیها» در سیزده سال حضور پیامبر در مکّه، اسلام عزیز را اداره کردند، حضرت زهرا«سلام الله علیها» نیز در ده سال دوران مدینه، آن هشتاد و چهار جنگ و مشکلات مدینه را اداره کردند.

خلاصه آنکه معنای دوّم «ام ابیها»، این است که شخصیّت پیغمبر اکرم«صلّی الله علیه وآله وسلّم» و دین اسلام، متوقّف بر زهراست. اگر ما بگوییم که از نظر تاریخ، اسلام در مکّه، متوقّف بر حضرت خدیجه«سلام الله علیها» و در مدینه متوقّف بر حضرت زهرا«سلام الله علیها» است، مسلّماً اشتباه نکرده ایم و قطعاً اغراق نگفته ایم. اگر پیغمبر اکرم«صلّی الله علیه وآله وسلّم» احترام خاصّی دارند، به خاطر شخصیت ایشان، به خاطر اسلام و به خاطر دین و قرآن است و وجود این شحصیّت، مرهون حضرت زهرا«سلام الله علیها» و مادرشان حضرت خدیجه«سلام الله علیها» است.

* احترام ویژه به حضرت زهرا«سلام الله علیها»

معنای سوّمی هم که برای کنی? «امّ أبیها» وجود دارد، و ما باید در زندگی از آن سرمشق بگیریم، احترام به حضرت زهراست. معنای سوّم «امّ أبیها» آن است که احترام به حضرت زهرا«سلام الله علیها»، بر پیغمبر«صلّی الله علیه وآله وسلّم» و هم? ائمّ? طاهرین«سلام الله علیهم» و عموم مردم، واجب و لازم است.

پیغمبر اکرم«صلّی الله علیه وآله وسلّم» احترام فوق العاده ای برای حضرت زهرا«سلام الله علیها» قائل بودند. در روایات می خوانیم پیغمبر اکرم«صلّی الله علیه وآله وسلّم»، هر روز سری به خان? حضرت زهرا«سلام الله علیها» می زدند. همین طور که مستحبّ است که انسان در مسجد دو رکعت نماز بخواند، پیغمبر اکرم«صلّی الله علیه وآله وسلّم» نیز در آنجا دو رکعت نماز می خواندند. گاهی دست حضرت زهرا«سلام الله علیها» و گاهی صورت و گاهی سین? ایشان را می بوسیدند و می فرمودند: «بوی بهشت را از زهرا استشمام می کنم» و با یک ادب خاصّی در مقابل حضرت زهرا«سلام الله علیها» می نشستند. [9] اگر حضرت زهرا«سلام الله علیها» بر پیغمبر اکرم«صلّی الله علیه وآله وسلّم» وارد می شدند، پیغمبر«صلّی الله علیه وآله وسلّم» تمام قد بلند می شدند و ایشان را به جای خود می نشاندند و در مقابل زهرا می نشستند و با هم گفتگو می کردند و اگر پیغمبر اکرم«صلّی الله علیه وآله وسلّم» بر زهرا«سلام الله علیها» وارد می شدند، حضرت زهرا«سلام الله علیها» نیز این گونه احترام می گذاشتند. [10] من این جمله را ندیده ام، ولی یک از بزرگان مورد اعتماد می فرمود: وقتی پیغمبر اکرم«صلّی الله علیه وآله وسلّم» می خواستند از خان? حضرت زهرا«سلام الله علیها» بیرون بروند، به صورت عقب عقب بیرون می رفتند که پشتشان به حضرت زهرا نباشد! خلاصه آنکه پیغمبر اکرم«صلّی الله علیه وآله وسلّم» احترام خاصی برای حضرت زهرا«سلام الله علیها» قائل بودند.

* قضی? تسبیحات حضرت زهرا«سلام الله علیها»

قضی? تسبیحات حضرت زهرا«سلام الله علیها» نیز بسیار عجیب است. حضرت فاطم? زهرا«سلام الله علیها»، برای کارهای سخت خانه، با وجود چهار فرزند پشت سر هم، نیاز به کمک کار داشتند، لذا با اذن امیرالمؤمنین«سلام الله علیه» برای طرح مشکل و گرفتن یک همکار، نزد پیغمبر اکرم«صلّی الله علیه وآله وسلّم» رفتند. پیامبر نیز نمی خواستند به حضرت فاطمه«سلام الله علیها» «نه» بگویند، پس به جای «نه» فرمودند:

«یا فَاطِمَةُ أُعْطِیکِ مَا هُوَ خَیرٌ لَکِ مِنْ خَادِمٍ وَ مِنَ الدُّنْیابِمَا فِیهَا» [11]

یا فاطمه چیزی به تو عطا می کنم که برای تو، از خادم و دنیا و آنچه در دنیاست، بهتر است.

سپس فرمودند: بعد از نماز، سی و چهار مرتبه «الله اکبر»، سی و سه مرتبه «الحمدالله» و سی و سه مرتبه «سبحان الله» بگو؛ این کار، نزد خداوند متعال، از دنیا و آنچه در دنیاست، ارزش بیشتری دارد. در بعضی از روایات، آمده است که اگر پس از آن کلم? مقدّس? «لا اله الا الله» [12] و «استغفر الله» [13] نیز گفته شود، خوب است، ولی جزء تسبیحات نیست.اصلاح شود.

امام صادق«سلام الله علیه» می فرمایند: «تسبیحات حضرت زهرا«سلام الله علیها» نزد من، از هزار رکعت نماز محبوب تر است». [14] علّت این اهمیّت، آن است که این تسبیحات، وابسته به حضرت زهرا«سلام الله علیها» است. پس از این واقعه، زهرای مرضیه«سلام الله علیها» نزد امیرالمؤمنین«سلام الله علیه» آمدند و جریان را نقل کردند. پس از مدّت کوتاهی، پیغمبر اکرم«صلّی الله علیه وآله وسلّم» فض? خادمه را به نزد حضرت زهرا«سلام الله علیها» آوردند و به حضرت زهرا«سلام الله علیها» هدیه کردند. امّا فرمودند: «دخترم! این زن هم انسانی مثل توست و استراحت را دوست دارد و از کار کردن زیاد، رنج می برد؛ لذا کارها را با او قسمت کن؛ یک روز کار خانه برای تو و یک روز برای او باشد.» [15]

پیغمبر اکرم«صلّی الله علیه وآله وسلّم» و امیرالمؤمنین«سلام الله علیه» در مقابل حضرت زهرا«سلام الله علیها» کلم? «نه» نداشتند و توجّه خاصّی، به گفتار ایشان داشتند. ائم? طاهرین«سلام الله علیهم» نیز برای حضرت زهرا«سلام الله علیها» احترام ویژه ای قائل بودند.

* معنای حجیّت حضرت زهرا«سلام الله علیها»

در روایتی منسوب به امام حسن عسکری«سلام الله علیه»، ایشان فرمودند: «نَحنُ حُجَجُ اللَّه عَلَی خَلقِه وَ جَدَّتُنَا فَاطِمَة حُجّة اللَّه عَلَینا» [16]

ما امامان، حجّت بر مردم هستیم و فاطمه، حجّت برای ماست.

این روایت معنای عجیب و دقیقی دارد. به طور خلاصه باید گفت: وقتی دوران رجعت فرا می رسد، حکومت اسلامی اهل بیت«سلام الله علیهم» جهانی می شود و چندین میلیون سال، اهل بیت«سلام الله علیهم» روی کر? زمین حکومت می کنند. در این دوران، حجیّت حضرت زهرا«سلام الله علیها» نمایان و آشکار می شود. اینکه امام عسکری«سلام الله علیه» می فرمایند مادرم حضرت زهرا حجّت برماست، به این معناست که در این زمان، ملک? عالم وجود، حضرت زهرا«سلام الله علیها» می شوند. البته در زمان پیغمبر اکرم«صلّی الله علیه وآله وسلّم» و در زمان امیرالمؤمنین«سلام الله علیه» و دیگر ائمّه نیز حضرت زهرا«سلام الله علیها» حجّت هستند، امّا در دوران امام زمان، خصوصاً با وجود «مصحف فاطمه» این عظمت، متجلّی می شود. همچنین در دوران رجعت و حکومت جهانی اهل بیت«سلام الله علیهم»، قانون اساسی این عالم، مصحف زهرا می باشد.

البته در مورد اینکه حقیقت مصحف چیست، اطّلاعات ما بسیار ناقص است. فقط می دانیم که در مدّت کوتاه حیات حضرت فاطمه«سلام الله علیها» بعد از رحلت پیغمبر اکرم«صلّی الله علیه وآله وسلّم»، جبرئیل بر ایشان نازل شده و مطالبی را نازل کرده است و امیرالمؤمنین علی«سلام الله علیه» نیز کاتب آن بودند. [17] این مطالب در کتابی به نام «مصحف فاطمه» جمع آوری شد و احدی به جز ائمّ? طاهرین به آن دسترسی ندارد و در زمان ما، نزد حضرت مهدی«ارواحنافداه» است. [18] اینکه حقیقت این مصحف چیست و در آن چه مطالبی وجود دارد که در قرآن نیست، نمی دانیم. اما آنچه می شود گفت، این است که: در زمان رجعت و حکومت اسلامی بعد از امام زمان«ارواحنافداه» که چندین هزار سال و بلکه میلیون ها سال، طول می کشد، قانون اساسی آن روز، مُصحف زهراست و حضرت زهرا«سلام الله علیها» نیز حجّت بر ائم? طاهرین«سلام الله علیهم» و ملک? عالم وجود هستند و این، معنای سوّم کنی? «ام أبیها» است.

پی نوشت ها:

[1]. ر.ک: مقاتل الطالبین، ص 29؛ بحارالأنوار، ج 43، ص 19 و ...
2. الجنّة العاصمه، ص 148 ، مجمع النورین، ص 14
3. بحارالانوار، ج 15، ص 28؛ ج 16، ص 406؛ ینابیع المودة، ج 1، ص 24؛ کشف الخفاء، ج 2، ص 164
4. الخرائج و الجرائح، ج 1، ص 140-141
5. شجر? طوبی، ج 2، ص 234
6. اسراء / 26
7. بحارالأنوار، ج 21، ص 22؛ الدرّالمنثور، ج 4، ص 177 و ...
8. ر.ک: الکافی، ج 7، صص 48- 49؛ کشف المحجّة، ص 182و ...
9. بحارالأنوار، ج 43، ص 25؛ المستدرک علی الصحیحین، ج 3، ص 154و ...
10. اعلام الوری، ص 150و ...
11. بحارالأنوار، ج 82، ص 336
12. الکافی، ج 3، ص 343
13. ثواب الاعمال، ص 163
14. الکافی، ج 3، ص 343
15. الخرائج و الجرائح، ج 2، 530؛ اندیشه های ناب، ص 91
16. اطیب البیان، ج 13، ص 225
17. الکافی، ج 1، ص458
18. ر.ک: بصائر الدرجات، صص 158-153؛ من لایحضره الفقیه، ج 4، ص 419

  
  
<      1   2   3   4   5