هر کس جویای حکمت است، باید خاندان مرا دوست بدارد [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :14
بازدید دیروز :14
کل بازدید :373123
تعداد کل یاداشته ها : 205
04/4/26
12:50 ع
تا پیش از تخریب و ویرانی قبور مطهر بقیع توسط وهابیت متعصب که براساس معتقدات خود، به تخریب بسیاری از آثار تاریخی پرداختند، بر روی قبور پیشوایان و سایر بزرگان اسلام که در مدینه مدفون بودند گنبدها و بناهایی قرار داشت.

ائمه بقیع در بقعه بزرگی که به‏ طور هشت ضلعی ساخته شده بود و اندرون و گنبد آن سفیدکاری شده بود مدفون بودند.

به گزارش ایسنا، هشتم شوال سال 1344 هجری قمری مصادف است با سالروز یک اتفاق تلخ در تاریخ بشریت، که دل هر انسان آزاده‌ای را به درد می‌آورد، در این روز قبرستان بقیع به عنوان مهم‌ترین قبرستان اسلام به دست وهابیون تخریب شد.

برای درک میزان دردناکی و شنیع بودن این اقدام باید توجه کرد که در کمتر کشوری به اندازه سرزمین حجاز، آثار مربوط به قرون نخستین اسلام وجود داشته است؛ چراکه زادگاه اصلی اسلام آن‌جاست و آثار گرانبهایی از پیشوایان اسلام در جای جای این سرزمین دیده می‌شود. ولی متأسفانه، متعصّبان خشک مغز وهّابی، بیشتر این آثار ارزشمند را به بهانه واهی آثار شرک، از میان برده‌اند و کمتر چیزی از این آثار پرارزش باقی مانده است. نمونه بارز آن، قبرستان بقیع است. این قبرستان، مهم‌ترین قبرستان در اسلام است که بخش مهمی از تاریخ اسلام را در خود جای داده و کتاب بزرگ و گویایی از تاریخ مسلمانان به شمار می‌آید.

وضعیت بقیع قبل از تخریب

پس از تسلط وهابیون بر مدینه آن‌ها ضمن تخریب قبور، آثاری که بر روی قبور قرار داشت را نیز از بین بردند. در جریان این واقعه بارگاه امام حسن مجتبی (ع)، امام سجاد (ع)، امام محمدباقر (ع) و امام جعفر صادق(ع) ویران شد. آنان اضافه بر قبور مطهر ائمه معصومین (ع)، دیگر قبور را هم تخریب کردند که عبارتند از: قبر منسوب به فاطمه زهرا (س)، عبدالله بن عبدالمطلب و آمنه پدر و مادر پیامبر اسلام، قبر مطهر فاطمه بنت‌اسد (ع) مادر امیرالمومنین (ع)، قبر مطهر حضرت ام‌البنین (ع)، قبرعباس عموی پیامبر، ابراهیم پسر پیامبر (ع)، قبر اسماعیل فرزند حضرت صادق (ع)، قبر دختر خواندگان پیامبر (ع)، قبر حلیمه سعدیه مرضعه پیامبر (ع) و قبور شهدای زمان پیامبر (ع).

نخستین تخریب قبور ائمه بقیع

نخستین تخریب قبور مطهر ائمه‌ بقیع به دست وهابیون سعودی در سال 1220 هجری یعنی زمان سقوط دولت اول سعودی‌ها توسط حکومت عثمانی روی‌ داد، پس از این واقعه‌ تاریخی - اسلامی با سرمایه‌گذاری مسلمانان شیعه و به‌ کار بردن امکانات ویژه‌ای، مراقد تخریب‌ شده به زیباترین شکل بازسازی‌ شد و با ساخت گنبد و مسجد، بقیع به یکی از زیباترین مراقد زیارتی و در واقع مکان زیارتی - سیاحتی مسلمانان تبدیل‌ شد.

دومین تخریب بقیع

دومین و در واقع دردناک‌ترین حادثه تاریخی - اسلامی معاصر به هشتم شوال سال 1344 و پس از روی‌ کار آمدن سومین حکومت وهابی عربستان مربوط ‌می‌شود؛ سالی که وهابیون به فتوای سران خود مبنی بر اهانت و تحقیر مقدسات شیعه، مراقد مطهر ائمه و اهل‌بیت ‌پیامبر(ص) را مورد دومین هجوم وحشیانه‌ خود قرار دادند و بقیع را به مقبره‌ای ویران‌ شده و در واقع مهجور و ناشناخته تبدیل‌ کردند.

تخریب قبور در مکه، مدینه، جده و کربلا

وهابیون در سال 1343 هجری قمری در مکه گنبدهای قبر حضرت عبدالمطلب (ع)، ابی‌طالب (ع)، خدیجه (ع) و زادگاه پیامبر (ع) و فاطمه زهرا (ع) و "خیزران" عبادتگاه سری پیامبر (ع) را با خاک یکسان کردند و در جده نیز قبر "حوا" و دیگر قبور را تخریب کردند. در مدینه نیز گنبد منور نبوی را به توپ بستند، ولی از ترس مسلمانان، قبر شریف نبوی را تخریب نکردند آن‌ها همچنین در شوال 1343 با تخریب قبور مطهر ائمه بقیع (ع) اشیاء نفیس و با ارزش آن قبور مطهر را به یغما بردند و قبر حضرت حمزه (ع) و شهدای احد را با خاک یکسان و گنبد و مرقد حضرت عبدالله و آمنه پدر و مادر پیامبر (ع) و دیگر قبور را هم خراب کردند.

وهابیون متعصب در همان سال به کربلای معلی حمله کردند و ضریح مطهرحضرت امام حسین(ع) را کندند و جواهرات و اشیاء نفیس حرم مطهر را که اکثرا از هدایای سلاطین و بسیار ارزشمند و گرانبها بود، غارت کردند و قریب به 7000 نفر از علما، فضلا و سادات و مردم را کشتند. سپس به سمت نجف رفتند که موفق به غارت نشدند و شکست خورده برگشتند.

منابع:

ناصر مکارم شیرازی، وهابیت بر سر دوراهی

جعفر سبحانی، آیین وهابیت

اصغر قائدان، تاریخ و آثار اسلامی مکه مکرمه و مدینه منوره

علی اصغر رضوانی، شیعه شناسی و پاسخ به شبهات

92/5/25::: 1:23 ع
نظر()
  
  

سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان در گفت‌وگویی سه ساعته با شبکه تلویزیونی المیادین با اشاره به موضع گیری های منفی آمریکا و غرب علیه مقاومت اسلامی لبنان گفت که تا زمانی که مقاومت متعهد به آرمان مرکزی امت اسلام و ملتزم به حمایت از لبنان و دفاع از تمامیت ارضی این کشور باشد، آنها ما را رها نخواهند کرد.

به گزارش رجانیوز به نقل از فارس، وی مشکل واقعی غرب و آمریکا و حتی برخی رژیم های عربی را در این دانست که این حزب یک حزب مقاوم است، مشکل آن‌ها مسایل داخلی نیست.
 
 
وعده‌ها به حزب الله پشت درهای بسته/به رسمیت شناخته شدن در ازای کنار گذاشتن دشمنی با اسرائیل
 
وی ادامه داد: دائما به ما پیشنهاد می‌شود که سلاح خود را حفظ کنید، اما حتی به صورت ضمنی به ما تعهد دهید که از آرمان فلسطین و موضوع طمع‌ورزی های اسرائیل دست بر خواهید داشت؛ این پیشنهادها از آمریکایی‌ها و فرانسوی ها و انگلیسی‌ها و دیگران مطرح می‌شود،‌ دیک چنی پیشنهاد بزرگی برای ما از طریق یک شخص آمریکایی لبنانی الاصل فرستاد و گفت که آمریکا می تواند حزب الله را به صورت بین‌المللی به رسمیت بشناسد، سلاح نیز در دست این حزب باقی بماند و این حزب را از لیست ترور نیز خارج کند، اما به شرط اینکه حزب الله به صورت شفاهی و در پشت درهای بسته این تضمین را ارائه کند، اما ما این خواسته ها را رد کرده ایم، ما نمی توانیم به کسی چنین تعهدی بدهیم، ارزش این سلاح وقتی برای کشور و آرمان آن استفاده نشود چیست؟
 
نصرالله ابراز داشت: هنگامی که ما این مسیر را انتخاب کردیم، بر آن اجماع کرده ایم و این موضوع دیگر قابل بررسی نیست، مشکل واقعی آنها با ما این است که ما در مقاومت هستیم و می خواهیم در این مسیر باقی بمانیم، اگر ما خطی را باز کنیم و به اروپایی‌ها یا به صورت غیر مستقیم به آمریکایی ها بگوییم که ما تعهد می دهیم که با اسرائیل مقابله نکنیم؛ مشکلی با باقی ماندن سلاح در دست ما نخواهند داشت و امتیازات بزرگی به ما خواهند داد.
 
وی در مورد اتفاقات اخیر در اللبونه نیز مسایلی را مطرح کرد و گفت: اسرائیلی‌ها سعی کردند موضوع را کم اهمیت جلوه دهند و برخی از لبنانی‌ها نیز همینطور بودند. اتفاقی که افتاد این بود که یک گروه نظامی اسرائیلی وارد اراضی لبنان شدند، اما طوری که آنها می گویند یک مین قدیمی عمل کرده و انفجاری ایجاد شده است. اتفاقی که در اللبونه افتاد، تجاوز اسرائیلی‌ها را نشان می‌دهد، دو گروه اسرائیلی وارد منطقه شده بودند، اما واقعیت این است که این منطقه کاملا تحت نظر عناصر مقاومت قرار دارد و ما از پیش اطلاع داشتیم که اسرائیلی‌ها از این منطقه عبور خواهند کرد، به همین علت مین‌ها را کار گذاشتیم و هنگامی که آنها آمدند این انفجارها روی داد.
 
وی ادامه داد: این بمب‌ها جدید بودند و از مین‌های قدیمی و بازمانده ارتش اسرائیل نبودند، مین اول در مسیر نیروهای ویژه اسرائیلی منفجر شد و انفجار دوم نیز زمانی روی داد که گروه دوم وارد شد، این انفجارها زخمی‌هایی را بر جای گذاشت.
 
نصرالله: اتفاقات اخیر در اللبونه کار حزب الله بود/با آگاهی به ورود صهیونیست‌ها مین‌گذاری کردیم
 
وی ادامه داد:‌ما اخیرا احساس کردیم که تجاوزات اسرائیل در مرزها با ماهیت عملیاتی و برای هدف قرار دادن مقاومت و مردم صورت می‌گیرد، این عملیات در اللبونه نیز احتمالا آخرین آنها نخواهد بود، ما در مورد تجاوزهای زمینی به خاک لبنان کوتاه نخواهیم آمد و با روش مناسب در هر منطقه‌ای که متوجه شویم اسرائیلی‌ها وارد اراضی لبنان شده‌ایم، برخورد خواهیم کرد، ما این تجاوزها را نمی پذیریم.
 
حسن نصرالله در ادامه این گفت‌وگوی زنده با غسان بن جدو مجری سرشناس و مدیر تلویزیون المیادین گفت: هر مکانی که اسرائیلی‌ها در داخل لبنان به آن وارد شوند ما با آن مقابله کرده و هرگز به اسرائیلی‌ها اجازه ورود به لبنان را نخواهیم کرد.
 
وی در خصوص سکوت قشر سیاسی در مقابل تجاوزات مکرر اسرائیل به لبنان، اظهار داشت: این چیز عجیبی نیست زیرا برخی گروه‌ها در لبنان، اسرائیل را دشمن نمی‌دانند.
 
نصرالله درباره درخواست «میشل سلیمان» رئیس جمهور لبنان برای ارائه شکوائیه علیه متجاوزان اسرائیل در اللبونه به سازمان ملل گفت که این موضع ضعیفی است.
 
وی گفت: در اللبونه درگیری از دور رخ داد و اسرائیل تلاش کرد تا موضوع و رخدادها را پنهان کند و سانسور شدیدی علیه رسانه‌های خبری اسرائیل اعمال شد.
 
وی اظهار داشت: این حق ماست که در برابر نفوذ اسرائیل به سرزمینمان سکوت نکنیم، این تجاوزات اسرائیل دارای اهداف عملیاتی است و سکوت در برابر آن ممکن نیست.
 
نصرالله درباره عملیات اللبونه نیز تصریح کرد که اسرائیل غافلگیر شد و این از اطلاعاتی که درز شده است، مشخص است.
 
وی تاکید کرد: پس از 25 می 2000  مردم آزادسازی سرزمین را جشن گرفتند و ما از روز دوم گفتیم که باید برای جنگ اسرائیل علیه لبنان آماده شویم، مقاومت در لبنان در سال 2006 شکست راهبردی تاریخی به اسرائیل وارد آورد و اسرائیلی‌ها در این مورد اتفاق نظر دارند، اسرائیل انتقام تاریخی با مقاومت در لبنان دارد.
 
دبیرکل حزب‌الله لبنان در ادامه اظهار داشت: زمانی که دو سرباز اسرائیلی به اسارت گرفته شدند ما برای رویارویی در هر جنگی آماده بودیم و از قبل برای آن آمادگی داشتیم و تصور می‌کردیم که این جنگ تا سال 2006 به تاخیر افتاده است، مقاومت هیچ نگرانی نداشت بلکه همه چیز نبرد روشن بود زیرا از قبل برای آن آماده شده بود.
 
وی افزود: در جنگ جولای 2006، هدف اصلی وارد آوردن بیشترین خسارت به دشمن بود، ما در برخی مکان‌ها آزادی تصمیم‌گیری را به برادرانمان دادیم و آنها نیز تصمیم گرفتند که تا آخرین نفس در مارون الرأس بمانند و ما در عیتا نیز تعداد زیادی از برادرانمان را داشتیم و در یک برهه‌ای ارتباط ما با آنها قطع شد و ما تصور کردیم که آنها شهید شده‌اند اما زمانی که دوباره ارتباط ما با آنها برقرار شد حاج عماد مغنیه با من صحبت کرد و من به آنها گفتم که ما آنها را به باقی ماندن در این مکان و نبرد مجبور نمی‌کنیم اما آنها خود تصمیم گرفتند تا آخرین لحظه باقی بمانند.
 
وی تصریح کرد: در بنت جبیل نیز برادران تصمیم گرفتند باقی مانده و تا آخرین لحظه بجنگند و مانع از نفوذ اسرائیلی‌ها به داخل شوند و محاسبه ما از روز اول بر این بود که جنگ حداقل چند ماه به طول می‌انجامد و ما برای آن آمادگی داشتیم.
 
ناگفته‌های جنگ 33 روزه/سیستم‌های ارتباطی که اتاق‌های عملیات را بهم متصل می‌کرد
 
سید حسن نصرالله در ادامه تاکید کرد: موشک‌هایی که ما در جنگ 33 روزه پرتاب کردیم، تعداد اندکی از موشک‌هایی بود که در اختیار داشتیم، پرتاب موشک‌های ما حساب شده بود، امکانات میدانی و انتشار عناصر مقاومت اجازه پرتاب موشک‌های بیشتری را به ما می‌داد، اما ما محاسبه این را می کردیم که نبردی طولانی مدت را در پیش رو داریم و نمی‌خواهیم تا پیش از پایان جنگ موشکهای ما تمام شود.
 
وی با اشاره به اینکه «ما برای جنگی طولانی که کمتر از شش ماه به طول نکشد، آماده بودیم.» گفت: البته وقت برای طرف اسرائیلی تنگ بود و جنگ را به پایان رساند و ما نیز متناسب با افزایش موشک‌های طرف مقابل عمل کردیم. نصرالله ارتباط مستمر در جنگ 33 روزه بین اتاق مرکزی عملیات و اتاق‌های عملیات میدانی و مبارزان را از عناصر قدرت حزب‌الله لبنان در این جنگ دانست و تاکید کرد که دستگاه های پیشرفته ارتباطاتی در دو نوع با سیم و بی سیم از ابزارهای قدرت حزب الله بود که اسرائیل روی آن حساب باز نکره بود.
 
نصرالله همچنین روابط عاطفی و دوستانه میان عناصر مقاومت را از مهم ترین نقاط قوت حزب‌الله لبنان دانست.
 
وی پیام‌های مقاومت در جنگ 33 روزه را برای برخی گروه های داخلی و همچنین خارج از کشور دانست.
 
نصرالله با تاکید بر اینکه در زمان موشک‌باران ناوچه ساعر در دریای مدیترانه، در ضاحیه حضور داشته است، ?ما وعده اجرای اقدامات غیرمنتظره و عملیات غیرمنتظره و پیروزی را داده بودیم که حمله به این ناوچه یکی از آنها بود و مبارزان برای حمله به این ناوچه آماده شده بودند.?
 
?وی افزود: عملیات هدف قرار دادن این ناوچه از ناحیه فنی و اجرایی بسیار پیچیده بود و آسان نبود اما مبارزان موفق به اجرای آن شدند، نصرالله افزود: من قبل از آغاز سخنرانی در آن روز منتظر بودم و در آن سخنرانی وعده عملیات غیرمنتظره دادم که در اواخر سخنرانی من بود که یکی از جوانان آمد و به من گفت که مبارزان این ناوچه را هدف قرار دادند و الان می سوزد که من آن را در این سخنرانی مستقیم اعلام کردم.?
 
مرکاوای اسرائیلی در تور حزب الله/ماجرای هدف قرار دادن کشتی جنگی صهیونیست‌ها
 
وی درباره انهدام تانک های پیشرفته مرکاوای رژیم صهیونیستی در جنگ تموز گفت: انهدام تانک های مرکاوا یکی از اقدامات غیرمنتظره و غیر قابل تصور مقاومت برای اسرائیل بود. نصرالله گفت: ما از سلاح کورنت که برای اسرائیل غیرمنتظره بود و یکی از توانمندی‌های محرمانه ما بود استفاده کردیم و تانک‌های مرکاوای آنها را منهدم کردیم.
 
وی در پاسخ به این سوال که از کجا می‌دانستید که سلاح کورنت می‌تواند تانک‌های میرکاوای اسرائیل را منهدم کند، گفت: این سلاح آزمون خود را در اماکنی که از آنجا به ما رسیده بود، پس داده بود.?
 
دبیر کل حزب‌الله درباره اینکه مقاومت آیا همانطور که موشک‌های فراوانی برای هدف قرار دادن رژیم صهیونیستی برای چندین ماه داشت آیا درباره دارا بودن سلاح کورنت هم همینطور بود و چه میزان تانک اگر وارد لبنان می‌شد، مقاومت می‌توانست آنها را منهدم کند، گفت: بلکه، ما صدها تانک هم که وارد می‌شدند می‌توانستیم منهدم کنیم.
 
وی گفت: مقصود من از معادله آنسوتر از حیفا در جریان جنگ تموز همان تل آویو بود.?
 
نصرالله با اشاره به نقش جنگ روانی در دوران جنگ گفت که برخی جنگ روانی را براساس اطلاعات نادرست به راه می‌اندازند و برخی براساس واقعیت‌ها که مقاومت براساس واقعیت‌ها اینکار را انجام داد.
 
دبیرکل حزب الله با اشاره به نقش جنگ روانی در دوران جنگ گفت که برخی جنگ روانی را براساس اطلاعات نادرست به راه می‌اندازند و برخی براساس واقعیت‌ها که مقاومت براساس واقعیت‌ها اینکار را انجام داد.?
 
نصرالله در پاسخ به بن جدو: بگذارید این امر محرمانه باقی بماند/عماد مغنیه مبتکر بود
 
?وی در پاسخ به این سوال که شما گفته‌اید که موشک‌هایی در اختیار دارید که می‌تواند آخرین نقطه فلسطین اشغالی را هدف قرار دهد و آیا این توان موشکی را در جریان جنگ 2006 میلادی هم داشتید یا بعد از آن به این توانمندی رسیدید، گفت: بگذارید این امر محرمانه باقی بماند.
 
دبیر کل حزب‌الله در پاسخ به فرود نیروهای رژیم صهیونیستی در بعلبک در آن زمان برای آزاد کردن دو سرباز اسیر این رژیم گفت: این عملیات ارتش اسرائیل بر اساس ارزیابی و اطلاعات نادرست صورت گرفت. بگذارید امشب برای اولین بار تایید کنم که آنها اصلا به بعلبلک برده نشده بودند و در بیمارستان نبود بلکه در مکان دیگری بودند.?
 
وی گفت: ما در دوره جنگ شماری از مزدوران اسرائیل را دستگیر و به دولت لبنان تحویل دادیم و هرگز آنها را از بین نبردیم.?
 
 نصرالله درباره ادعای اسرائیل در حمله به دو مجتمع در ناحیه ضاحیه در جنوب بیروت به خاطر حضور سید حسن نصرالله در آن در دوره جنگ گفت: من در دوره جنگ نه به مجتمع سید الاوصیاء و نه مجتمع امام حسن (ع) نرفته بودم و اسرائیل بدنبال به قتل رساندن بیشترین تعداد از مردم بود.?
 
?وی در پاسخ به مطلب خبرنگار المیادین درخصوص بازدید سید حسن نصرالله بعد از جنگ از شهر بیروت و شجاعت وی گفت: من به همراه عماد مغنیه و دیگر همراهان از مناطق مختلف بیروت دیدن کردیم.?
 
نصرالله با ستادیش از عماد مغنیه گفت: این برادر عزیز شهید راس هرم ساختار جهادی بود.?
 
وی افزود: عماد مغنیه شبانه روز درخصوص مقدمات جنگ تلاش می‌کرد و کوشش فراوانی داشت و او متفکر و مخترع بود، تقلید نمی‌کرد و با جدیت و دقت کار می‌کرد و وی و دیگر برادران جهادگر در طول 33 روز اصلا دچار ضعف یا تردید یا سراسیمگی و نظایر آن نشدند بلکه عماد مغنیه آرام، مطمئن و ثابت قدم بود و این ویژگی‌هایش بود.?
 
دبیر کل حزب الله درباره نقش سوریه در حمایت از مقاومت گفت: سوریه انبارهای سلاح خود در جریان جنگ تموز را به روی ما گشود که هرچه می خواهیم برداریم و سلاح های کورنت را سوریه به ما داد.?
 
پیام بشار اسد در اوج جنگ 33 روزه/در روزهای جنگ از ایران سلاحی برای حزب الله ارسال نشد
 
وی در پاسخ به این سوال که گفته می‌شود بشار اسد رئیس جمهوری سوریه به مقاومت در جریان جنگ تموز پیشنهاد ورود به جنگ در کنار حزب الله را داد، گفت: بلکه، بشار اسد رئیس جمهوری سوریه برای من پیام فرستاد و در آن پیشنهاد پیوستن به جنگ را داد.?
 
نصرالله گفت: سوریه این ارزیابی را داشتند که هدف از حمله اسرائیل و توطئه بین‌المللی به همراه وجود برخی توطئه داخلی در لبنان له کردن مقاومت است و ارزیابی می کردند که اگر مقاومت را از بین ببرند رو به سوریه خواهند آورند و پیشنهاد دادند که نیروهای خود را در بخش‌هایی از لبنان بفرستند.
 
وی گفت: ما سلاحی را در جریان جنگ تموز از ایران منتقل نکردیم زیرا به آن نیاز نداشتیم?.
 
دبیر کل حزب الله گفت: دشمن در رسیدن به هر یک از اهدافش شکست خورد و مسئله مردم ما را بر آن داشت که توقف جنگ را بپذیریم.
 
وی درباره جبهه داخلی در لبنان در جریان جنگ 33 روزه گفت: نخست وزیر وقت لبنان مورد اعتماد ما در پرونده مذاکرات در جریان جنگ نبود.
 
نصرالله با ستایش از موضع میشل عون رئیس جریان ملی آزاد لبنان گفت: میشل عون از جنبه دیدگاه و بیان آن موضع روشنی دارد.
 
وی گفت: موضع میشل عون در حمایت از مقاومت برایم غیرمنتظره نبود زیرا از شاخصه های او وضوح دیدگاهش است.
 
دبیرکل حزب الله لبنان با انتقاد از موضع گروه 14 مارس در داخل لبنان گفت: هدف واقعی گروه 14 مارس حفاظت از لبنان و تدوین راهبرد دفاعی نیست بلکه خلاص شدن از مقاومت و سلاح مقاومت است.
 
وی گفت: گروه 14 مارس می گوید شما سلاح خود را به ما بدهید حالا هر کاری که ما می‌خواهیم با آن بکنیم به ارتش تحویل دهیم یا آن را جمع کرده و منفجر کنیم یا به دریا بریزیم.
 
دبیرکل حزب الله لبنان به سخنان جان بولتون در زمان جنگ اشاره کرد و گفت: جان بولتون گفته بود که جنگ تا زمان له شدن و انهدام مقاومت یا تحویل سلاح آن متوقف نخواهد شد.
 
وعده نایف به 14 مارس در روزهای جنگ 33 روزه/پیام صریح اسرائیلی‌ها به قطر در شورای امنیت، جنگ را متوقف کنید
 
وی افزود: امیر نایف وزیر کشور وقت عربستان (ولیعهد متوفی) به گروه 14 مارس گفته بود که تصمیمی برای له کردن حزب الله وجود دارد.
 
نصرالله تاکید کرد: فواد سنیوره نخست وزیر و تیم سیاسی او (گروه 14 مارس) در زمان جنگ از نظر سیاسی یا اخلاقی و انسانی با ما همدردی نکرد بلکه موضعی علیه ما گرفت.
 
وی سپس به رایزنی های سیاسی در جریان جنگ 33 روزه پرداخت و به سخنان شیخ حمد بن جاسم وزیر خارجه قطر اشاره کرد و گفت که وقتی با هیئت اتحادیه عرب به سازمان ملل رفت تا درباره جنگ رایزنی کند جلوی درب جان بولتون را می بیند که به او می گوید برای چه آمده اید دو راه بیشتر پیش رو نیست یا له شدن و از بین رفتن مقاومت یا تحویل سلاح آن.
 
دبیرکل حزب الله لبنان به شروط غربیها برای توقف جنگ اشاره کرد و گفت که آنها (غربیها) از استقرار 15 هزار نیروی یونیفل، عدم بازگشت آوارگان به مناطق خود و عدم عقب نشینی اسرائیل از مناطق اشغالی در جنوب لبنان تا زمان مستقر نشدن این نیروها اشاره کردند که این امر تقریبا می توانست چند ماه طول بکشد تا این نیروها تشکیل شود و در این مدت آوارگان نباید باز می گشتند که ما این امر را هرگز نپذیرفتیم.
 
وی در ادامه به بخش دیگری از سخنان شیخ حمد بن جاسم و درخواست غیرمنتظره و یک شبه غربی‌ها و اسرائیل از شیخ حمد برای توقف جنگ اشاره کرد و گفت: شیخ حمد گفت که نماینده اسرائیل در سازمان ملل به طور غیرمنتظره گفت که کابینه ما تصمیم به توقف جنگ گرفته است و می خواهیم جنگ متوقف شود و وقتی گفت که شما شرط و شروطی را گذشته بودید، از کنار آنها گذشت و گفت که فقط خواهان توقف جنگ است.
 
نصرالله افزود: اینکه اسرائیلی ها و آمریکایی ها یک شبه خواهان توقف جنگ شدند چه بود؟ علت این بود که به گفته خود غربیها اگر جنگ ادامه پیدا می کرد اسرائیل فرو می پاشید. اسرائیل در طول این 33 سه روز در مقابل مقاومت ناتوان شد و نه نیروی هوایی آن توانست شلیک موشک ها را متوقف کند با اینکه هرجایی را که توانست بمباران کرد و نیروهای مقاومت هم همچنان فعال و تاثیر گذار در صحنه بودند این توانمندی مقاومت بود که آنها را مجبور کرد که جنگ را متوقف کنند.
 
وی افزود: دستاوردهای مقاومت در طول 33 روز باعث شد که آنها بدنبال متوقف کردن جنگ باشند.
 
سید حسن نصرالله گفت که مصر در زمان حسنی مبارک و عربستان و برخی کشورهای عربی در جنگ تموز دست داشتند.
 
وی درباره تحولات سیاسی لبنان بویژه تشکیل دولت گفت: پیشنهاد سعد حریری رئیس جریان المستقبل برای خروج جریان او و حزب الله از دولت خواسته آمریکا است.?
 
خصومتی با عربستان نداریم، آنها دشمنی می‌ورزند/گفت‌وگو راه حل مصر است
 
نصرالله در این مصاحبه طولانی که گفت: اینکه تمام سلام نخست وزیر مامور تشکیل دولت می گوید که خواهان افراد حزبی در دولت خود نیست بدان معناست که وی خواهان تشکیل دولت نیست.?
 
وی درعین حال گفت: ما تمام سلام را به عنوان نخست وزیر هنوز تایید می کنیم?.
 
وی گفت: ما خصومتی با عربستان اعلام نکرده ایم اما عربستان به معنای کامل کلمه درقبال ما خصومت می ورزد.
 
نصرالله درباره سخنان اخیر میشل سلیمان رئیس جمهوری لبنان گفت: من ضرورتی ندیدم که به سخنان رئیس جمهور وقتی به حزب الله حمله کرد، پاسخ بدهم.
 
حزب الله ارتباطی با ربوده شدن دو خلبان ترک ندارد
 
وی درباره دو خلبان ترک که اخیرا در مسیر فرودگاه بین المللی بیروت ربوده شدند و رد برخی ادعاها گفت: ما دو خلبان ترک را نربوده‌ایم و از آن آگاهی نداشته ایم و ارتباطی با این امر نداریم.
 
وی درباره مصر گفت: ما درباره اوضاع مصر نگران هستیم و راه حل مسائل در این کشور گفت‌وگو است.
 
وی همچنین حزن و اندوه خود را درقبال تحولات این کشور ابراز داشت و گفت که راه حل در تماس و گفتگو است.
 
نصرالله همچنین هرگونه ارتباط این حزب برای آزادی زندانیان در مصر را رد کرد.
 
وی گفت: باوجود همه آنچه در منطقه جریان دارد، زمان شکست ها پایان یافته است?.
 
نصرالله در پایان این مصاحبه سه ساعته، پشتوانه مردمی مقاومت را یکی از عناصر مهم در پیروزی و تداوم آن دانست?.????????????????

  
  

البرادعی: عقاید و افکارم شیعی است

نماز عید فطر محمد البرادعی و ادای نماز عید به شکل اهل تشیع، باعث ایجاد حساسیت‌های رسانه‌ای زیادی در مصر و برخی از کشورهای اسلامی شده است.

به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، به نوشته روزنامه مصری الیوم، محمد البرادعی، معاون رئیس جمهوری مصر و رئیس حزب الدستور این کشور نماز عید فطر را در مسجد جامع الازهر واقع در قاهره به شیوه معمول سنی‌ها به جای نیاورد و آن گونه که در مذهب اهل تسنن مرسوم است دست راست خود را بر روی دست چپ نگذاشت.

این اقدام البرادعی باعث تعجب برخی از حاضرین در نماز عید فطر شد و البرادعی در پاسخ به آنها پس از نماز گفت: هویت من سنی است اما عقاید و افکارم شیعی است و هیچ دلیلی نیز برای کتمان عقیده خود ندارم.

البرادعی که سنی مذهب است هم اکنون نیز به شیعیان مصر کمک زیادی می‌کند تا مراکز شیعی به ویژه حسینیه‌هایی را در قاهره و دیگر مناطق مصر تاسیس کنند.

همسر محمد البرادعی ایرانی‌الاصل است و رسانه‌های مصری معتقدند که وی رابطه بسیار خوبی با اهل تشیع و دولت ایران دارد.


  
  
روضه‌خوانی آیت‌الله سبحانی درسوگ علی(ع)
 
حضرت آیت‌الله سبحانی در بیان فضایل و مناقب امام علی‌(ع)، از امام اول شیعیان به عنوان مظلوم قرن و مظلوم عالم نام برد و گفت: مردم کوفه که امروز جامه عزا بر تن کرده‌اند، در زمان حیات امام خون به دل ایشان کردند.
به گزارش جهان به نقل از رسا، حضرت آیت‌الله جعفر سبحانی از مراجع تقلید در بیست و یکمین روز از ماه مبارک رمضان که مصادف با ایام شهادت جانسوز مولی الموحدین امام علی‌(ع) است، در بیان فضایل و مناقب آن حضرت، از امام اول شیعیان به عنوان مظلوم قرن و مظلوم عالم نام برد.

وی که در بین طلاب غیرایرانی مجتمع آموزش عالی فقه قم سخن می‌گفت، با تسلیت ایام شهادت امام علی‌(ع)، اظهار کرد: امروز همه مردم کوفه به غیر از منافق‌ها جامه عزا بر تن کرده، گریه‌کنان، اشک‌ریزان و نوحه‌سرایان با تأثری بسیار شدید کنار خانه امام علی‌(ع) آمدند.

این مرجع تقلید با بیان اینکه متأسفانه همین مردم کوفه زمانی که امام علی‌(ع) زنده بود خون به دل ایشان کردند، افزود: امام حسن‌(ع) در بین این مردم خطبه‌ای خواند و فرمود «دیشب مردی از این جهان رفت که از طلا و نقره و از سفید و سیاه جز هفتصد درهم ترکه بیشتر نداشت».

حضرت آیت‌الله سبحانی تصریح کرد: امام علی‌(ع) با این هفتصد درهم می‌خواستند یک خادم برای خانواده خود بخرند در حالی که همه گنجینه‌های عالم در اختیار ایشان بود، حالا قیاس کنید با ثروتی که عثمان، ‌زبیر و مانند اینها اندوخته بودند که تاریخ ثروت آنان را وحشتناک نقل می‌کند.

وی که در روز بیستم ماه مبارک رمضان نیز در منقبت امیرمؤمنان‌(ع) سخن گفته بود، ابراز کرد: مردم کوفه روز قبل از شهادت در خانه امام علی‌(ع) جمع شدند که ابن ملجم حتما باید اعدام شود، اما حضرت، امام حسن‌(ع) را فرستاد و فرمود به مردم بگویید که متفرق شوند، کار برخورد با ابن ملجم با من است اگر زنده ماندم می‌دانم چه کار کنم اما اگر زنده نماندم با وارث است که تصمیم بگیرد.

استاد خارج فقه حوزه علمیه قم افزود: وقتی امام حسن(ع) پیام را به مردم داد و آنان متفرق شدند، اصبغ بن نباته آمد و گفت که می‌خواهم در آخرین لحظات از امام‌(ع) حدیثی بشنوم، وارد خانه شد که دید امام‌(ع) از شدت سمّ شمشیر مرتب یک پا را جمع و پای دیگر را دراز می‌کند.

وی ادامه داد: نباته با اشاره امام علی‌(ع) کنار ایشان نشست که آن حضرت فرمود در همین حالتی که شما بر من وارد شدی، من بر پیامبر اکرم‌(ص) وارد شدم در حالی که در بستر بیماری بود؛ پیامبر به من فرمود که ای علی جان به مسجد برو و بگو الصلاة جامعه تا همه جمع شوند.

حضرت آیت‌الله سبحانی گفت: پیامبر اکرم‌(ص) به امام علی‌(ع) فرمودند که یک پله پایین‌تر از منبر بنشین و این پیام را به مردم برسان که خدا بر آق شده والدین لعنت کند، خدا بر هر غلامی که از مولایش فرار کند لعنت کند و خدا بر هر کسی که به کارگر ظلم کند لعنت کند.

وی با اشاره به اینکه امام علی‌(ع) پس از رساندن پیام رسول اکرم‌(ص) به مردم، چرایی مطلب را از پیامبر جویا شدند، اظهار کرد: پیامبر اکرم‌(ص) فرمودند اگر گفتم آق والدین، والدین حسی نبود، بلکه والدین روحی را گفتم؛ من و تو پدران این امت هستیم و مراد من غلام‌های ظاهری نیست که ما مولاهای این امت هستیم.

این مفسر برجسته قرآن کریم با بیان اینکه خداوند متعال امام علی‌(ع) را مولا قرار داده است، گفت: آنجا که پیامبر اکرم‌(ص) فرمودند هرکس کارگر را اذیت کند، منظور ایشان کارگر کارخانه‌ها نبود، بلکه تصریح کردند که ما برای این امت کار کرده‌ایم، هرکس حق ما را ندهد، لعنت خدا بر او باد.


حضرت آیت‌الله سبحانی از امام علی‌(ع) به عنوان مظلوم قرن و مظلوم عالم نام برد و افزود: هنگامی که آن حضرت وارد کوفه شدند و هنگامی که از کوفه می‌خواهند بروند، چیزی را نیندوختند؛ ایشان همان‌طور که پیامبر اکرم‌(ص) برای مسلمانان اسوه است، سر تا پا برای ما اسوه است

  
  
ماجرای خواندنی شهادت پیرترین شهید شمالی کشور/وقتی تکه‌های بدن حبیب جبهه‌ها را سلمانی لشکر شناسایی کرد!

 

"شهید عبدالحسین کارگر"  متولد سال 1288 با 88 سال سن در اول اردیبهشت ماه سال 1366 در ارتفاعات ماهوت به شهادت رسید و عنوان پیرترین شهید شهید شمالی را به نام خود ثبت کرد.

به گزارش رجانیوز، ماجرای شهادت حبیب بن مظاهر کربلای ایران، ماجرایی خواندنی است که به قلم " غلامعلی نسائی" نویسنده رزمنده و جانباز کشور به رشته تحریر در آمده است.

متن کامل این ماجرا همراه با وصیت‌نامه شهید در ادامه آمده است.


"بوُالحَسن" عقبه منطقه عملیاتی «کربلا10» نقطه‌ای در بلندی های ماهوت کردستان، محل استقرار نیروهای «لشکر 25 کربلا» است.

«حاج عبدالحسین کارگر» رزمنده کهن سال مازندرانی با بیش از «88 » سال سن یک روز صبح به دلش می‌زند که خودش را نو نوار کند.

دستی به محاسن سفیدش می کشد! با خودش می گوید: بروم یک صفایی بدهم، یا علی گفت و از سنگر به سمت آرایشگاه صلواتی رفت.

آرام قدم بر می داشت و با خودش گفتگوی دوستانه ای راه انداخته بود.

"ببین حاج عبدالحسین! امروز حال خوشی داری! اینطوری خوبه، هم یک صفای به خودت می دهی، یک گپی هم با همشهری‌ات زدی. "

 آریشگاه صلواتی متعلق به حاج علیپور ساروی است، حاجی حرفه زندگی‌اش آریشگری است، حدود پنجاه سالی کمتر یا بیشتر می شود. روزگار چرخیده و پایش به جبهه باز شده و با خودش تجهیزاتی هم مثل: قیچی و شانه آورده، یک دکان آریشگری صلواتی در ارتفاعات ماهوت برای خودش دست و پا کرده.

پیرمرد وارد آرایشگاه می شود،  سلام علیک همشهری!

دستی به سرش می کشد، علیپور می خندد، با احترام تحویلش می گیرد،

می گوید: حاجی اولین مشتری من، اولین شهید عصر امروزه، بیا بنشین جانا که با تو حرف‌ها دارم.

طبع آرایشگر صلواتی ارتفاعات بوالحسن گل می‌کند!

صندلی آرایشگاه جعبه مهمات رنگ رو رفته ای است.

 آرایشگاه همه چیزش جنگی است!

 علی پور، چفیه‌ای به رسم پیش بند، دور گردن حاج عبدالحسین گره می‌زند، هدایت اش می کند به سمت صندلی آرایشگاه، قیچی اش را دو سه بار «قریچ قریچ» صدا می آورد، یک دستی به موهای حاجی می کشد، قدری آب می‌پاشد، موها خیس می شوند. آرام شانه می زند، یک رزمنده چاق و تپل وارد می شود، دو نفری نگاهی به قد و بالای مرد جوان درشت اندام می اندازند، نرم و ملایم، اما نامحسوس لبخند می زنند در گوشی به  هم می گویند: اگه این پسر تیر بخوره و ناکار بشه، هفت تا بلانکارد باید بهم چفتش کنند تا جا بگیره، جوان خوبی است، می نشیند. جعبه مهمات می خواهد ترک بردارد.

علیپور به رزمنده جوان می گوید: شاهد باش!

جوان رزمنده می گوید: شاهد چی؟

علی پور می گوید: صبر کن تا ببنی!

چند رزمنده دیگر وارد می شوند.

علیپور مشغول اصلاح سر عبدالحسین است.

جوان ها سلام می گویند و می نشینند.

علی پور یک مرتبه و نیمه کاره، اصلاح سر عبدالحسین را رها می کند، به عبدالحسین می گوید: حاجی بیا یک شرطی با هم ببندیم.

تو شهید شدی، من را بهشت شفاعت کن، باشه، قول بده.

عبدالحسین می گوید: ای بابا، من کجا، شهادت کجا؟! شهید شدن از این جوان هاست. اشاره می کند به جوان ها...

علی پور قیچی و شانه را می گذارد؛ گوشه ای می نشیند، من سر حرفم هستم، بله را بگو  تا من بلند بشم.

ماجرا واقعا جدی می شود.

جوان ها می زنند زیر خنده، می گویند: حاجی جان، این چه حرفیه، انشالله شهید بشی، مگه حضرت ذکریا(ع) هم سن و سالت نبود که فرشته ها بهش نازل شدن، حالا هم حاجی علیپور ساروی بهت داره بشارت شهادت میده دیگه، بگو بله، یا علی حاجی.   

حاج عبدالحسین می گوید: جانم به فدایت، من کجا؟ شهادت کجا؟! شهید شدن، مال این جوان هاست، من و چه به این حرفها؟! ای استاد سلمانی، همشهری جان بیخیال من بشو،  بیا سرم را  بزن که برم داخل کانتینر حمام روبراست.

استاد سلمانی کوتاه نیامد که نیامد.  

عاقبت عبدالحسین دل به دریا زد و قبول کرد، بیا جانم قبول. علیپور گفت: بهشت یادی از من می کنی؟

 حاج عبدالحسین گفت: بله قبوله، حالا که دلت را خوش کردی به شهادت و شفاعت من، تو سرم را بزن، من هم  تو را شفاعت می کنم.

علیپور سر حاجی را خیلی خوشگل اصلاح کرد، بعد گفت: حاجی! رفتی حمام غسل شهادت یادت نره، حاجی گفت: حتما، باز هم اگر سفارشی چیزی آن ور دنیا داری، بگو، اگر امری هست بفرمایید، علیپور حاجی را بوسید و گفت: انشالله شفاعت یادت نره، فقط همین دیگر ملالی نیست.

حاج عبدالحسین رفت. 

جنب آرایشگاه یک کانکس بود، داخل کانکس حمام بود. حاج عبدالحسین رفت داخل کانکس که خودش را شستشو داده، غسل شهادت کند.

هنوز چند دقیقه نگذشته بود، صدای دلخراش آژیر بلند شد.

همه از سنگر ها بیرون پریدند، علیپور و مشتری‌هاش به سمت پناهگاه دویدند. هنوز بچه ها به پناهگاه نرسیده، یک هلی کوبتر به سرعت باد  از آسمان رسید، روی باند نشست، در آن حوالی یک باند هلی کوبتر بود.

خلبان با عجله از داخل کابین بیرون پرید.  فریاد کشید.

آهای! همه به پناهگاه برید، هواپیمای عراقی بزودی می‌رسه، هواپیما دنبال منه، من خودم راگم کردم، شما به پناهگاه برید! زود باشید، عجله کنید.

هلیکوبتر به سرعت پرید، ناپدید شد.

هنوز یک دقیقه نگذشته بود، هواپیمای عراقی رسید، حاج عبدالحسین زیر دوش حمام داخل کانکس است و با خیالی آسوده دارد غسل شهادت می کند.

هواپیما عراقی فرود آمد. چند متری زمین، کانکسی که حاج عبدالحسین داخلش بود را زد و گم شد.  فقط همین یک کانکس را هدف گرفت.

کانکس رفت هوا، هر تکه از بدن حاج عبدالحسین، به سویی ناپدید شد.

لحظاتی بعد وضعیت عادی که شد، همه از پناهگاه بیرون آمدند.

علی پور، مقابل کانکس ایستاد، با خودش فکر کرد، همین چند دقیقه قبل با حاج عبدالحسین چه قراری گذاشته بود.

اشک هاش نرم نرم جاری شد و بغض کرد.

پسر حاج عبدالحسین مسئول تدارکات لشکر بود.

یک ساعتی بعد آمد سراغ پدرش را گرفت، فهمید که به چه نحوی شهید شده، رفت سراغ علیپور و گفت: من با چه رویی حالا برگردم خانه، به مادرم چی بگم، دست خالی، نه جنازه ای نه تابوتی!؟

علیپور گفت: بیا این اطراف را جستجو کرده، شاید تکه های تنش را پیدا کنیم.

چند متر آن طرف تر، یک پایی لای سنگ ها پیدا شد.

کف پا هنوز سالم بود!

 علی پور پای حاج عبدالحسین را شناخت.

به پسرش گفت: بیا این پای مقدس، پای پدرتان است.

پسر حاج عبدالحسین گریه افتاد و گفت: چگونه ثابت بشه که این پای پدر منه؟

علیپور گفت: بابات همسنگر منه، مدتی با هم هستیم. پدرت همین دیشب کف پاش را حنا گذاشته بود. بیا ببین، این پای مقدس حنا شده، بچه های دیگر هم دنبال تکه های تن حاج عبدالحسین پیرمرد 88 ساله می گشتند.

یکی از بچه ها تکه ای از پوست سر حاجی را پیدا کرد، نشان آرایشگر داد، علیپور به پسر حاجی گفت: بیا این هم متعلق به پدرته، من همین یک ساعت قبل سر پدرت را اصلاح کردم، ببین این پوست سر تازه اصلاح شده!

پسر عبدالحسین، هر تکه بدن پدرش را که بچه ها پیدا می کردند، ابتدا علیپور شناسایی می کرد، او کنار هم، داخل یک پلاستیک می چید، تکه ای دست، تکه ای سر، یک لنگه شکسته پا، یک کلاه، یک عینک شکسته، شکل یک جنازه کامل شد.

بچه ها با پیکر مظلوم پاره پاره شده پیرمرد مقدس وداع کردند.

علی پور، استاد سلمانی صلواتی، دست گذاشت روی جنازه، قرارشان را  برای آخرین بار با حاج عبدالحسین شهید تازه کرد.

پسر جنازه پدر شهیدش را با خود به شمال کشور، شهرستان ساری برد.

دیگر دست خالی نبود، با تابوتی از پدر به خانه بازگشت.       


 

وصیت نامه شهید حاج عبد الحسین کارگردارابی

بنام خداوند بخشنده مهربان و بنام خداوندی که با یاد او دلها آرام می گیرد

با درود و سلام بر تمامی شهدا ی اسلام و بخصوص شهدای سرزمین لاله گون ایران و با درود و سلام بر امام زمان و نایب بر حقش امام خمینی و با درود و سلام بر سلحشوران جبهه توحید اینجانب عبد الحسین کارگروصیت نامه ام را به شرح ذیل اعلام میدارم:

وصیت اوّلم این است که امام عزیز را تنها نگذارید، در جبهه حق علیه باطل، اسلام را یاری دهید، همان طور تا به حال از جان و مال خود برای کمک به اسلام دریغ نورزیدید، حالا بیش از این ها کمک کنید. مسئله جنگ را بیشتر اهمیت بدهید، نگذارید خون شهدای مان پایمال گردد و ای پسرم علی شما به عنوان وصی بنده می باشید و همانطور که از آغاز جنگ در جبهه حضور داشتی پس از شهادت پدرت در جبهه همچنان استوار باش و نکند خدای نا کرده بعلت شهادت من جبهه را ترک کنی و بگویی خانواده ما بی سرپرست شده است نه!خدا نگهدارنده همه ماهاست .

و تو ای همسرم بعد از شهادتم مثل کوه استوار باش و مبادا گریه و ناله کنی که دشمنان اسلام را خوشحال کنی مرا ببخش.

و شما ای دخترانم بیاد روز عاشورا باشید که زینب تنها مانده و بی برادر شده اخلاقتان و رفتارتان زینب وار باشد و حجاب خودتان را رعایت کنید و سعی کنید فرزندنتان را به جبهه حق علیه باطل بفرستیدو نکند خدای نکرده مانع از جبهه رفتن آنها باشید و برایم گریه و زاری نکنید و برایم خوشحالی کنید که پدرتان در جبهه اسلام شهید شد.

*و شما ای نوه هایم، درستان را بخوانید و سنگر مدرسه را خالی نکنید و جبهه جنگ را ترک نکنید و هرچند تا به حال در جبهه جنگ حضور داشته اید و بیشتر ار اینها حضور داشته باشید.

*به امید پیروزی رزمندگان اسلام و نابودی صدام و صدامیان *

خدایا ، خدایا تا انقلاب مهدی از از نهضت خمینی محافظ بفرما...

- تاریخ شهادت 10/2/1366 -  محل شهادت : بانه


  
  
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >