فرشته نجات این حادثه طلبه ای فداکار و و چند تن از دوستانش بودند که به کمک روستائیان و افراد محلی که در ساحل مشغول بازی فوتبال بودند برای نجات غرق شدگان دل به دریا زدند .
طلبه فداکار که بود؟!
طلبه فاضل میلاد شیرزاد استاد حوزه علمیه امام رضا (ع) کرج در سالهای گذشته در این حوزه علمیه به تدریس درس منطق مشغول بود. وی و جمعی از دوستان و شاگردانش که برای سفری تفریحی به سواحل شهرک ساحلی پزشکان ایزدشهر رفته بودند حوالی ساعت 19 مشاهده می کنند که به خاطر مواج شدن دریا چند نوجوان در حال غرق شدن در دریا هستند. لذا این طلبه فداکار با کمک چند تن از دوستان خود و جمعی از روستائیان که در ساحل بودند برای نجات این افراد دل به دریا می زنند.
سهیل زارعی یکی از نجات یافتگان این حادثه است که توسط میلاد شیرزاد نجات داده شد . او در مصاحبه با خبرنگار حوزه نیوز ماجرای نجاتش را اینگونه توصیف کرد : وقتی دریا طوفانی شد یک موج بزرگ من را به وسط دریا برد. حس کردم دارم غرق می شوم که آقا میلاد به کمک من آمد و من را تا کنار ساحل آورد. این نوجوان در حالی که اشک در چشمانش جمع شده بود با لحنی بغض آلود گفت : "بعد از اینکه آقا میلاد من را به ساحل رساند برای نجات بقیه به دریا رفت و من از ساحل دور شدم. اما بعد از تمام شدن ماجرا فهمیدم که آقا میلاد برنگشته و در دریا غرق شده…”
طلبه مرحوم میلاد شیرزاد لحظاتی قبل از غرق شدن
رحیم زمانی یکی دیگر از ناجیانی است که در این سانحه دردناک جان به جان آفرین تسلیم کرد. او که یکی از شاگردان مرحوم میلاد شیرزاد بود که به تازگی در آزمون حوزه علمیه پذیرفته و وارد حوزه علمیه شده بود . به گفته شاهدان عینی ، مرحوم رحیم زمانی در هنگام وقوع حادثه در ساحل مشغول بازی فوتبال بوده و برای نجات جان غرق شدگان به دریا رفته است .
یاسر عالمیان از شاهدان عینی این واقعه که در ساحل نظاره گر این واقعه بوده گفت : "رحیم زمانی مشغول فوتبال بود و وقتی که دید چند نوجوان در حال غرق شدن هستند، به دریا رفت و چند نفر را از مرگ نجات داد و به ساحل رساند اما در نهایت گرفتار امواج و دریا طوفانی شد..."
هنگام حادثه غریق نجات ها کجا بودند ؟!
با بررسی های خبرنگار حوزه نیوز و صحبت با چند غریق نجات دلیل حاضر نبودن آنها در صحنه اینگونه بیان شد : به علت پرداخت نشدن حقوق غریق نجات ها در سال گذشته امسال اکثر غریق نجات ها برای امرار معاش به شغل های دیگر مشغول شده اند و نتیجه این امر این است که از ابتدای سال 92 تا کنون تنهـــا در سواحل مازندران 63 نفر و در ساحل گیلان نیز 29 نفر غرق شده اند!
در این بین اظهارات ضد و نقیض مسئولین جالب توجه است: علی صمدیان فرماندار شهرستان نور در مصاحبه با فارس اعلام کرد طرح شنا در دریا که زمان رسمی حضور ناجیان غریق است تا ساعت 4 عصر بوده !
سوال اینجاست در گرمای سوزان ظهر روزهای شهرهای شمالی کشور کدام انسان عاقلی برای شنا به دریا می رود؟ یا منطقا ساعت شنای افراد در دریا از ساعت 4 عصر که کمی از گرمای هوا کاسته شده تا حدود نیم ساعت قبل از غروب آفتاب نیست ؟!
به گزارش خبرگزاری رسا، متن ذیل مصاحبه دبیرخانه نخستین کنگره علامه سعید العلماء و ملا محمد اشرفی از علما و فقهای برجسته استان مازندران، با آیت الله سیدموسی شبیری زنجانی از مراجع تقلید است، که با توجه به درپیش بودن سالروز ولادت علامه ملا محمد اشرفی و نیز برگزاری کنگره این عالم فرهیخته به خدمت علاقه مندان به ساحت مرجعیت تقدیم می شود.
س: با تشکر و تقدیر از حضرتعالی، لطفاً به عنوان شروع سخن، چنانچه از شرح حال و زندگینامه علامه سعید العلماء نکته خاصی در خاطر دارید بیان فرمایید؟
مرحوم حاج شیخ مهدی مازندرانی می فرماید: پس از مراجعت مرحوم علامه سعید العلماء از نجف اشرف به شهر بابل، مرحوم شیخ مرتضی انصاری می فرمود: من فکر می کردم که علامه سعید العلماء چه گناهی مرتکب شد که خداوند توفیق حضور در عتبات عالیات را از ایشان سلب کرد و به مازندران عزیمت نمود ولی بعداً که قضایای فرقه های گمراه بابی ها و بهایی ها پیش آمد و ایشان با فرمان جهاد برای مبارزه با آنان، آن قدم بزرگ را برداشت فهمیدم که خداوند ایشان را برای این کار نگهداشت تا این فرقه ضاله در آن منطقه بدست ایشان ریشه کن شود.
وقتی سران بابی ها می خواستند ایشان را نابود کنند، او در چاهی مدت ها مخفی شده بود که در نتیجه منجر به کسالت شدیدی ایشان گشت که در اثر آن بیماری در وسط تابستان در داخل چاه، می بایست گرما و آتش در جلوی او باشد تا احساس سرما نکند.
س: در مورد مقامات علمی و فقهی ایشان چه خاطره ای دارید ؟
مرحوم علامه ملا محمد اشرفی می گوید: من یک بار درشهر بابل به درس خارج اصول مرحوم علامه سعید العلماء رفته ولی درسش را نپسندیده و تصمیم گرفتم که دیگر شرکت نکنم. وقتی این خبر به مرحوم علامه سعید العلماء رسید به من پیغام دادند که یک بار دیگر به درس بیاید، من باردوم در درسش حضور یافتم چنان او را عمیق دیدم که خود را در برابر او همچون پر کاهی مشاهده کردم که امواج دریا او را به هر طرف که بخواهد پرتاب میکند. ایشان در پایان درس وقتی با هم خلوت کردبم به من فرمودند: من درس دیروز را برای آقایانی می گفتم که در همان سطح بودند و درس امروز را برای شما گفتم، چون شنیدم که اهل فضل هستید.
مرحوم علامه سعید العلماء، عالم درجه اول جهان اسلام در آن عصر بود و در فقه و اصول همسنگ شیخ انصاری بود.
س: پیرامون ارتباط علامه سعید العلماء با شیخ مرتضی انصاری مطالبی بفرمایید؟
وقتی مرحوم صاحب جواهر خواست از دنیا برود علمای نجف را در منزل خود جمع کرد، همه آمدند و دور بسترش نشستند. فرمود: ملا مرتضی کجاست ؟ ( منظور ایشان شیخ مرتضی انصاری بود )
رفتند دنبال ملا مرتضی نجفی که یک عالم عربی در نجف اشرف بود و او را آوردند، فرمود: من ملا مرتضی دزفولی را می خواهم.
رفتند و شیخ مرتضی انصاری را آوردند و ایشان در همان مجلس مرجعیت عامه شیعه را پس از خود به ایشان واگذار نمود. مرحوم شیخ مرتضی انصاری آن را نپذیرفت و طی نامه ای برای مرحوم علامه سعید العلماء در بابل نوشت: شما در تحصیل در نجف از من دقیق تر بودید و شایسته است مرجعیت را بپذیرید ولی مرحوم علامه سعید العلماء این موقعیت را قبول نکرد و به ایشان پیغام داد که من خانواده ام را به تقلید از شما فرا می خوانم و شایسته است مرجعیت را شما اداره نمایید.
س: آیا حضرتعالی از محل دفن مرحوم علامه سعید العلماء اطلاع دارید؟
من خودم برای زیارت قبر ایشان به شهر بابل رفته ام که متأسفانه مزارش بسته بود و دلم سوخت که چرا این گونه مظلوم، غریب و گمنام است. امیدوارم به برکت این نکوداشت، مزار او مرمت و باز سازی شده و دوباره در اذهان زنده گردد.
س: آیاحضرتعالی از شاگردان ایشان کسی را می شناسید ؟
یکی از شاگردان مرحوم علامه سعید العلماء آیت الله شیخ زین العابدین مازندرانی است که صاحب رساله علمیه بود و شیعیان هندوستان مقلد ایشان بودند و در داخل کشور ما هم مقلدین فراوانی داشتند.